نتایج پژوهشی جدید نشان میدهد گریهکردن میتواند مزیتهایی فیزیولوژیکی بههمراه داشته باشد.
میگویند گریه برای شیر ریختهشده دیگر فایدهای ندارد؛ اما کسی چه میداند؟ شاید اگر صدای گریهی شما بهاندازهی کافی بلند باشد، موجب شود لیوان شیر دیگری بهدستتان برسد. علاوهبراین، براساس نتایج مطالعهای که اخیرا در مجلهی Emotion منتشر شده، گریه ممکن است هدف فیزیولوژیکی حقیقی داشته باشد.
پژوهشگران در مطالعهی اخیر، ۱۹۷ دانشجوی دختر را بهکار گرفتند. آنها بدیندلیل بهجای مردان، زنان را انتخاب کردهاند که آزمایش اولیه دربارهی تماشای ویدئو غمانگیز نشان میداد زنان بیش از مردان گریه میکنند یا حداقل بیشتر گریهی خود را نشان میدهند.
هرکدام از شرکتکنندگان ویدئویی که فرض میشد موجب ناراحتی آنها شود (ویدئوی غمانگیز) یا ویدئویی که در آنها موجب برانگیختهشدن هیچگونه عواطفی نمیشد (ویدئوی خنثی)، مانند فیلم مستند یا سخنرانیهای تد را تماشا میکردند. هر ویدئو حدود ۱۸ دقیقه طول میکشید و پس از تماشای ویدئو، پژوهشگران این موضوع را مدنظر قرار میدادند که آیا شرکتکنندگان در حین تماشای ویدئو اشک ریختهاند.
۶۵ شرکتکننده ویدئو خنثی و ۷۱ شرکتکننده ویدئو غمانگیز را تماشا و در جریان آن گریه کردند و ۶۱ فرد ویدئو غمانگیز را دیدند؛ ولی گریه نکردند. احتمالا کسی در جریان ویدئو خنثی گریه نکرده بود. سپس، هریک از این شرکتکنندگان آزمون استرس شدند و از آنها خواسته شد دست چپ خود را تا مچ در آب صفر تا ۵ درجهی سانتیگراد قرار دهند. این وضعیت به ایجاد حس دردناکی در آنها منجر میشد.
مدت زمانیکه شرکتکنندگان میتوانستند دست خود را در آب سرد نگاه دارند، اندازهگیری شد. در طول مطالعه، ضربان قلب و میزان تنفس و سطح کورتیزول (با استفاده از نمونههای بزاق) نیز سنجیده شد. کورتیزول هورمون استرسی است که در بدن تولید میشود. همچنین در چهار نقطه طی مطالعه، شرکتکنندگان به پرسشهای موجود در پرسشنامه مقیاس عاطفهی مثبت و عاطفهی منفی (PANAS) پاسخ دادند. در این پرسشنامه، شدت ۱۰ حس عاطفی مختلف براساس رتبهبندی ۱ (این حس اصلا وجود نداشته یا بسیار کم است) تا ۵ (شدید) تعیین میشد.
در ارتباط با سطوح کورتیزول و مدت زمانیکه افراد میتوانستند دست خود را زیر آب نگاه دارند، تفاوت خاصی بین تماشاگران ویدئو خنثی و افرادی که با دیدن ویدئو غمناک گریه کردند و کسانی که با دیدن آن گریه نکرده بودند، وجود نداشت. بنابراین، اگر میخواهید در آب سرد شیرجه بزنید یا دوش آب سرد بگیرید، اینکه اول گریه کنید، کمکی به شما نمیکند.
آنچه در میان این گروهها تفاوت داشت، میزان تنفس بود. حین تماشای فیلم، افرادی که گریه نمیکردند، تنفس بیشتری داشتند. درمقابل، در گروه گریهکنندگان همان سطح اولیهی میزان تنفس حفظ میشد. به عبارت دیگر، اشکریختن ممکن است به شرکتکنندگان کمک کرده باشد بهتر میزان تنفس خود را کنترل کنند. این امر نشان میدهد شاید گریهکردن به شما کمک کند بهتر بتوانید حالت انگیختگی خود را تنظیم کنید و بهعنوان ابزاری برای آزادکردن عواطف عمل کند. یکی دیگر از یافتههای جالب این بود که درست قبل از آغاز گریه، میزان ضربان قلب این شرکتکنندگان احتمالا بهعنوان مقدمهای برای گریه کاهش پیدا میکرد. زمانیکه گریه آغاز میشد، میزان ضربان قلب آنها رو به بازگشت به سطح قبل بود؛ اما به حد ضربان قبل از آغاز کل ماجرا نمیرسید.
برایناساس، ممکن است گریه اثر تنظیمی سودمندی روی فیزیولوژی داشته باشد. شاید باردیگر که بخواهید گریه کنید، بتوانید به مردم بگویید در حال تنظیم فیزیولوژی خود هستید. احتمالا دربارهی این موضوع شنیدهاید که برخی از افراد میگویند پس از گریه حال خوبی پیدا میکنند. یافتن راههای معقول برای آزادکردن عواطف بهصورت دورهای مهم است؛ در غیر این صورت، همهی عواطف را در خود جمع میکنید و همچون بالونی سرشار از هوای گرم در جایی منفجر میشوید که انتظارش را ندارید.
علاوهبراین، گریه میتواند راهی برای برقراری ارتباط باشد و واقعا تنها روشی است که نوزادان قبل از اینکه بتوانند کلماتی ادا کنند، از آن برای نشاندادن نیازهای خود استفاده میکنند. گریه میتواند به دیگران این پیام را انتقال دهد که به همدلی یا آسایش یا کمک بیشتری نیاز دارید. البته، گریه میتواند استفادهی نادرست هم داشته باشد. اگر سفارش غذای شما اشتباه شده باشد، شما نمیخواهید گریه کنید. دراینمیان، اشک تمساح هم وجود دارد: گریهی دروغین برای رسیدن به چیزی.
افزونبراین، گریه میتواند راهی برای ارتباط برقرارکردن با خویش باشد. وقتی در تنهایی گریه میکنید، شاید دارید با خودتان دربارهی وضعیت بدتان گفتوگو میکنید. اشکها میتوانند زبان بدن باشند که میخواهند به شما بگویند: «کمی استراحت کن» یا «چیزی درست نیست» یا «مراقب خودت باش». درواقع، بههمان صورت که با گریه از دیگران چیزی میخواهید، گاهی بدن شما بهواسطهی گریه چیزی از شما طلب میکند. بدن سیستم پیچیدهای است و گریهکردن هم میتواند پیچیده باشد. اشکها وقتی میآیند که خیلی غمگین یا خیلی خشمگین یا حتی وقتی شاد هستید. درک بهتر از آنچه موجب میشود گریه کنیم و آنچه در نتیجهی آن اتفاق میافتد، میتواند به ما کمک کند با عواطف و استرس خود بهتر برخورد کنیم.