[ad_1]
: بعضیها هم در انتخاب یک «رمان» خوب و امتحان پس داده مشکل دارند، در این جا چند رمانِ محبوب و مطمئن را گذاشتیم تا با خیال راحت بخرید و بخوانید.
تابوتهای دست ساز اثر ترومن کاپوتی
رمان «تابوتهای دست ساز» اولین بار در سال ۱۹۷۵ منتشر شد. این رمان، داستانی واقعی دربارهی یک قاتل، یک کارآگاه و یک نویسنده است و خود کاپوتی آن را «گزارشی واقعی از جنایتی آمریکایی» مینامد.
کاپوتی در جریان تعریفکردن داستانش از تصویرکردن لحظات زیبای انسانی و ستایش زندگی در عین فضای خشن اثر غافل نمیشود. این اثر گزارش واقعی از یک جنایت آمریکایی است که داستانی هولناک و دلهرهآوری را برای علاقهمندان به ژانر پلیسی جنایی روایت میکند.
مردی به نام اوه اثر فردریک بکمن
مردی ۵۹ ساله بهنام اُوه پس از مرگ همسر و بهدنبال آن بازنشستگی از شغلش خسته و ناامید تصمیم به خودکشی گرفته است. اوه در دنیای خودش سیر میکند که اتفاقی او را متوجه یکی از همسایههایش میکند.
موضوع این کتاب، تنهایی انسان معاصر است. بکمن در این رمان تراژیک – کمیک احساسهایی مثل عشق و نفرت را بهزیبایی به تصویر میکشد و انسان و جامعهی مدرن را در لفاف طنزی شیرین و جذاب نقد میکند.
ظرافت جوجه تیغی اثر موریل باربری
باربری در سال ۲۰۰۶ «ظرافت جوجه تیغی» را نوشت که بسیار موردتوجه قرار گرفت. رنه میشل، به مدت ۲۷ سال، دربان آپارتمانی در پاریس بوده است. او که زنی بی سواد، بیوه، نه چندان خوش سیما، کوتاه قامت و چاق است، مثل همهی سرایدارهای فرانسوی؛ اما خانم میشل به هیچ وجه چیزی که به نظر میآید، نیست.
رمان «ظرافت جوجه تیغی»، با بینش سیاسی و لطافت خود، داستانی خواندنی، مهیج و بسیار اروپایی به مخاطب عرضه میدارد.
ابریشم اثر الساندرو باریکو
«ابریشم» به بیان داستان زندگی هروه ژونکور تاجر فرانسوی کرم ابریشم در قرن نوزدهم میلادی میپردازد. در این کتاب از ماجراهای خارقالعاده خبری نیست، از صحنههای متداول عاشقانه نیز. اگر قصه دلباختگی است از نوع دیگری است: عارفانه و پررمز و راز.
این رمان نیست. حتی حکایت هم نیست. یک قصه است. قصه با مردی که دنیا را درنوردید و با یک دریاچه که معلوم نیست چرا آن جاست آغاز میشود، و در یک روز پرباد پایان میپذیرد. شاید بشود گفت که یک قصهی عشق است. ولی اگر فقط همین بود به زحمت تعریفش نمیارزید و در این قصه تمنا و رنج هم هست. از آن گونه که خوب میشناسیم، ولی هیچگاه واژه درستی برای بیانش نمییابیم؛ و به هرحال این واژه «عشق» نیست.
مرد صدسالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد اثر یوناس یوناسن
کتاب «مرد صدسالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» اولین بار به زبان سوئدی در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. آلن کارلسن، پس از سپری کردن یک زندگی طولانی و پرماجرا، حالا در آسایشگاه زندگی میکند و باور دارد که اینجا آخرین ایستگاه زندگی اوست.
رمان روایتی است سراسر مفرح و شگفتانگیز که قدرت تخیل و طنز نویسنده باعث میشود لحظاتی از دنیای شلوغ امروز فارغ شویم.