مقدمه
به گزارش نسیم ورد ، جمهوری خلق چین کشوری در شرق قاره آسیا است. این کشور به عنوان پر جمعیتترین کشور دنیا شناخته میشود. کشور چین توسط حزب کمونیست چین اداره میشود. این کشور به صورت تک حزبی بوده که بر 22 و 5 منطقه خودمختار حکومت میکند. در این مقاله نگاهی به تحولات این کشور از بدو مائو رهبر معروف آن تا به امروز انداختهایم.
مائو
مائو تسه تونگ در سال 1893 درشاوشان از ایالت هونان به دنیا آمد. خانواده مائو نسبتاً وضع مالی مناسبی داشتند. پدر او فرد سختیگیری بود که تلاش زیادی برای تربیت او انجام میداد. مائو پس از فارغالتحصیلی از مدرسه هونان وارد دانشگاه پکن شد. در این دانشگاه مائو به همراه تعدادی از روشنفکران و جوانان همفکر خود گروهی را تشکیل داد که بعدها به بنیانگذاری حزب کمونیست چین منجر شد. مائو در سال 1921 به اولین کنگره حزب کمونیست در شانگهای ملحق شد. از 1911 درگیریهایی بین ناسیونالیستها و کمونیستها به وجود امد که حاصل ان جنگ داخلی در چین به مدت 23 سال بود. در همین زمان بود که با کمک کشاورزان و کارگران حزب کمونیست تواسنت نیروی قابل توجهی را اماده کند و چندین شهر چین را به تسلط خود در اورد.
مائو در این زمان قدرت زیادی در حزبش پیدا کرده بود و همچنین توانسته بود حمایت اتحاد جماهیر شوروی را جلب کند.همین حمایتها به او اجازه داد تا کمکهای مالی و نظامی قابل توجهی را به دست بیاورد. در سال 1935 مائو راهمیمایی بزرگی را توسط نیروهای کمونیست چین به راه انداخت. هدف آنها از این راهپیمایی ایجاد قرارگاه جدیدی در شمال چین بود.
در سال 1937 ژاپن به چین حمله کرد و همین موضوع باعث اتحاد بین ناسیونالیستها و کمونیستها شد. افراد زیادی اعتقاد دارند که مائو از این حمله حمایت کرده است چرا که او میدانست این حمله باعث تضعیف ناسیونالیستهای چین میشود. با توجه به این اقدامات مائو در سال 1950 توانست عنوان رهبر اصلی حزب را به دست بگیرد. کمونیست به عنوان حزبی بدون رقیب در چین شناخته شد و مائو نیز در این زمان بود که تبدیل به رهبری بدون رقیب در کشور چین شد.
مائو سیاستهای بلند پروازانهای در سطح جهانی داشت و بعد از مرگ استالین به عنوان نماد اصلی کمونیسم در دنیا شناخته میشد. در سال 1958 مائو طرحی را با عنوان “جهش بزرگ به پیش” را مطرح کرد. با اجرای این طرح کلیه زمینهای کشاورزی در چین مصادره شد. در آن دوران شرق اروپا در دستان کمونیستها بود و مائو در مقابل تولید مواد غذایی برای این کشورها از انها کمکهای نظامی بسیاری را دریافت کرد. سخاوئتمندی مائو در اعطای مواد غذایی به کشورهای کمونیسم باعث شد که در خود کشور چین بسیاری از مردم با قحطی و گرسنگی مواجه شوند. انتقادهای زیادی به مائو در مورد به کشتن دادن انسانها برای رسیدن به اهداف وارد است. او خود نیز در سخنانی این موضوع را پنهان نمیکند و رسیدن به اهداف حزب را مهمتر از حفظ جان انسانها میداند.
مائو با تثبیت جایگاه حزب کمونیست در سال 1966 انقلاب فرهنگی چین را به راه انداخت که از آن میتوان به عنوان بزرگترین کشمکش و تصفیه در حزب کمونیست یاد کرد. او با این کار رقبای قدرمند خود در حزب کمونیست را کنار زد و به قدرتی بلامنازع در این حزب تبدیل شد. انقلاب فرهنگی چین با سرکوب مخالفان مائو تا سال 1976 ادامه داشت و مائو نیز در سال 1976 در سن 83 سالگی درگذشت
بعد از مرگ مائو تا همین امروز ما شاهد اصلاحات ساختاری در اقتصاد چین بودیم و حتی رویکردهای سیاسی این کشور نیز شاهد تغییرات زیادی بوده است اما نظام کنونی چین هنوز هم خود را مدیون و ادامهدهنده راه او میداند.
اصلاحات بعد از مائو
در سال 1978 بعد از مرگ مائو اصلاحات اقتصادی در کشور چین شروع شد که هدف آن دستیابی به اهداف توسعه اقتصادی بود که مائو نتوانسته بود به ان دست پیدا کند. این اصلاحات چین را به یک کشور نوسوسیالیستی تا انتهای قرن بیستم تبدیل کرد. در ابتدا حزب کمونیسم این اصلاحات را مغایر با اصول خود میدید اما کمونیسم زمانی که بقای خود را در خطر ببیند حتی ممکن است از روشهای سرمایهداری نیز استفاده کند.
شگفتاورترین جنبه اصلاحات در چین این است که که حزب کمونیسم چین در طی چند دهه اصلاحات اقتصادی نه تنها به حیات خود ادامه داد، بلکه توانست قدرت بیشتری به دست بیاورد. اصلاحاتی که قصد حفظ و بقای سوسیالیسم را داشت باعث شد اقتصاد چین به صورت اقتصادی قدرتمند در بازار در بیاید. نیروهای رقابتی توانستند تأثیر خود را بگذارند اولویت اول در اصلاحات اقتصادی توجه به بخش کشاورزی بود. چین توانست با این اصلاحات پیشرفت چشمگیری در چند دهه در بخشهای صنعت و مسکن نیز داشته باشد.
چین در حال حاضر
اقتصاد چین در حال حاضر یک اقتصاد بازاری بر مبنای مالکیت خصوصی است اما باید گفت که دولت هنوز هم بر بخشهای استراتژیک زیر بنا یاقتصاد مانند انرژی و همچنین صنایع سنگین تسلط دارد. در حال حاضر سرمایه گذاری خصوصی در کشور چین در حال رشد قابل توجهی است.
از نظر نظامی هم چین در حال حاضر یکی از قویترین ارتشهای جهان است. 3/2 میلیون نفر نیروی نظامی فعال در این کشور وجود دارد. چین همچنین به عنوان یکی از قدرتها هستهای از سوی جامعه جهانی شناخته شده است
جمعیت چین در سال 2010 حدود یک میلیارد و 370 میلیون نفر بوده است. با توجه به رشد اقتصادی سریع چین در سالهای اخیر تعداد زیادی از مردم این کشور از فقر و گرسنگی نجات پیدا کردهاند. چین امروزی به سرعت در حال توسعه سیستم اموزشی خود با تأکید بر رشتههای علوم مهندسی و ریاظیات است.
نتیجه
بعد از مرگ مائو اصلاحات چین را از فقر و گرسنگی تا حد زیادی نجات داد و در حال حاضر تبدیل به کشوری کرده است که از نظر اقتصادی، نظامی و فناوری جزء قدرتهای اول در جهان محسوب میشود. این اصلاحات میتواند برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه به عنوان الگویی موفق تلقی شود.
گزارش و مقاله فوق گردآوری شده می باشد لذا هیچ مسئولیتی در مورد محتوا بر عهده گرد آورنده نیست .
منابع: ویکی پدیا، بوک روم، آفتاب نیوز