بنویس بر یاس کبود
بنویس بر باورِ رود
بنویس از من بنویس
بنویس عاشق یکی بود
بنویس، بنویس، بنویس
آه، قصه بگو
از این عاشق دور
تو از این تنهای صبور
بی تو شکست
چو جام بلور
بنویس بر یاس سپید
بنویس از عشق و امید
بنویس دیوانهء تو
به خود از عشق تو رسید
بنویس، بنویس، بنویس
تو موج غرور
این دل سنگ صبور
بنویس از آنکه چو اشک
از دیده چکید
به گونه دوید
بنویس دنیای منی
همهء رویای منی
منم اون بی تابیِ موج
تو هنوز دریای منی
بنویس، بنویس، بنویس
غریبونه شکستم ( شکستم )
من اینجا تک و تنها
دلخسته تریدم
در این گوشهء دنیا
ای بی خبر از عشق
نداری خبر از من
روزی تو میایی
نمانده اثر از من
بنویس دنیای منی
همهء رویای منی
منم اون بی تابی موج
تو هنوز دریای منی
بنویس، بنویس، بنویس
بنویس بر یاس کبود
بنویس بر باورِ رود
بنویس از من بنویس
بنویس عاشق یکی بود
بنویس، بنویس، بنویس
بنویس، بنویس، بنویس
بنویس، بنویس
بنویس، بنویس، بنویس