[ad_1]
بهترینهای سینمای ژاپن را اینجا آوردهایم، درباره کشورهای دیگر نظیر کرهجنوبی هم مطلبی مشابه خواهیم داشت، اگر از کلیشههای سینمای کشورهایی، چون آمریکا خسته شدهاید، این مطلب به کارتان خواهد آمد.
اواخر بهار
یاسوجیرو اوزو در سال ۱۹۰۳ متولد شد؛ بنابراین بخش عظیمی از دوران فعالیت او در سینما همزمان با سینمای صامت بود. اوزو ۵۳ فیلم را کارگردانی کرد. او تا پیش از مرگ در سن ۶۰ سالگی تنها در ژاپن مشهور بود، اما پس از مرگ بود که زبان و سبک فیلمسازی او، سینمادوستان جهان را تحت تاثیر قرار داد.
یاسو جیرو ازو، که بسیاری از منتقدان او را ژاپنیترین فیلم ساز ژاپن میدانند، در تمام فیلم هایش، فقط یک موضوع اساسی را دست مایه کارهای خود قرار داده که خانواده است. در همه ساختههای او، ازهم گسیختگی و فروپاشی خانواده بررسی میشود. شاید بتوان «اواخر بهار» را کاملترین فیلم اوزو دانست. «اواخر بهار» داستان زندگی پروفسور چی شو ریو که همراه دخترش نوریکو زندگی میکند هردو از این اوضاع راضی هستند تا اینکه خواهر پیر پرفسور به وی میگوید برادرزاده اش بایستی ازدواج کند.
کوایدان
ماساکی کوبایاشی یکی از کارگردانان برجسته و غول سینمای ژاپن محسوب میشد که با خلق شاهکارهایی، چون «هاراکیری»، «شورش سامورایی»و «سه گانه وضعیت بشری» به شهرت رسید. «کوایدان» نخستین فیلم رنگی کوبایاشی که براساس داستانهای فولکلور ژاپنی ساخته شده است، آمیخته به رنگ و نور است.
او در این فیلم از رنگهای طبیعی استفاده نکرده و حتی در نماهایی که گستره وسیعی داشته اند رنگ آمیزی و نقاشی کرده است. کوبایاشی در جایی گفته است هدف او در «کوایدان» کندوکاو در تقابل میان ماهیت جسمیت انسان و ماهیت درونی و ذهنیت او بوده است. «کوایدان»، در لغت، به معنای داستانهای ارواح است.
زنی از پلهها بالا رفت
میکیو ناروسه یکی از کمتر شناخته شدهترین کارگردانهای ژاپن، فیلم سازی را از دهه سی آغار کرده است. او از دوران سینمای صامت فیلمسازی را شروع کرد و بسیاری از آثارش صامت است. او ۸۹ فیلم ساخته است، اما بسیاری از فیلمهای ابتدایی اش امروزه موجود نیست.
بازیگر نقش اول این فیلم یعنی «هایدکو تاکامینه» بازیگر محبوب ناروسه محسوب میشود. به عقیده بسیاری «زنی از پلهها بالا رفت» شاهکار ناروسه است. فیلم شرایط بسیار دشوار زندگی یک زن تنها و مجرد را در توکیوی پس از جنگ جهانی دوم به تصویر میکشد.
زندگی اوهارو
میزوگوچی یکی از مطرحترین کارگردانهای ژاپن در طول عمر ۵۸ سالهاش، ۶۳ فیلم ساخت؛ نخستین فیلمش که صامت بود در ۱۹۲۲ میلادی و آخرینش در ۱۹۵۷ میلادی به نمایش در آمده است. مهمترین فیلم وی «زندگی اوهارو» عنوان میشود که موفقیت این فیلم در ۱۹۵۲ میلادی در جشنواره ونیز، توجه فیلمسازان و منتقدان موج نوی فرانسه را به او معطوف کرد.
«زندگی اوهارو» یکی از نخستین آثار میزوگوچی در دواران پس از اشغال است. زمانی که دیگر قوانینی ممیزی جامعه فئودال عصر ادو وجود ندارد.
«زندگی اوهارو» را مادام بواری ژاپنی خواندهاند و آن را همواره یکی ازتاثیرگذارترین ساختههای میزوگوچی دانستهاند. روایت «زندگی اوهارو»؛ زنی سرگردان و بی پناه که به معبدی بودایی پناه برده و گذشتهاش را به یاد میآورد، است.
زن در ریگ روان
«زن در ریگ روان» نمونه درخشانی از سینمای آوانگارد ژاپن به کارگردانی هیروشی تیشگاهارا است. «زن در ریگ روان» اقتباسی از رمان کوبه آبه است. تیشگاهارا به زیبایی هر چه تمامتر رمان را به اثری سینمایی تبدیل کرده است.
مردی که با حیله اهالی یک روستا به همراه یک زن در گودالی شنی گرفتار میشود و تلاشهایش برای نجات خودش بینتیجه است. رنج زندگی بشر به نحوی تماشایی در این اثر درخشان سینمای ژاپن تصویر شده است.
اونی بابا
کانه تو شیندو از مهمترین سینماگران دوره پس از جنگ سینمای ژاپن است. فیلمساز پرکاری که به خاطر ویژگیهای منحصر به فرد فیلم هایش به ویژه درونمایه انتقادی و سیاسی آنها، جای مهمی در سینمای ژاپن دارد.
شیندو در سال ۱۹۶۴ فیلم «اونیبابا» را ساخت «اونیبابا» تلاش میکند روایتی ترسناک از خشونت خانگی را ارائه دهد. در فرهنگ ژاپن، «اونیبابا» نماد زنی خونخوار و شبیه دراکولا است که در این فیلم به شخصیت خشن مادر شوهر اشاره دارد. فیلمهای شیندو تمثیلی از رفتارهای خشن و غیر متمدنانه انسانها در جوامع عقب مانده فئودالی، جنگ زده و پیشامدرن است.
زیستن
اکیرا کوروساوا در طول ۵۰ سال فعالیت سینمایی حدود ۳۰ فیلم ساخت که بیشتر آنها جایگاه برجستهای در سیر سینما دارند. پیرمردی پس از سی سال کار در شهرداری، ناگهان با تلخترین واقعیت زندگیاش روبهرو میشود. او پی میبرد سرطان دارد و تا چند ماه دیگر بیشتر زنده نیست.
ترس از مرگ و احساس ترحم نسبت به سرنوشت ناگوار خود تمام وجودش را فرامیگیرد. کوروساوا در «زیستن» مساله بیهودگی را به مقیاسی وسیعتر تعمیم میدهد.
در سینمای کوروساوا دو نکته چشمگیر وجود دارد: یکی انسجام درونی بافت داستان و دیگری استحکام تکنیکی اثر. کوروساوا خود نویسندهای ماهر بود و جزئیات فیلمنامه را با چیرهدستی، ریزبینی، نکتهسنجی و توازن دقیق تدوین میکرد.