حوزه آموزش بسیار بسیار وسیع و گسترده می باشد که طی سال های تکمیل و تکمیل تر شده و هر روزه شکل جدید به خود می گیرد. وسایل یادگیری و آموزش امروزه بسیار پیشرفته شده اند و در هوشمندسازی مدارس و دانشگاه ها استفاده می شوند. برای داشتن یک سیستم هوشمند آموزش باید نرم افزار و سخت افزار دست به دست هم داده سامانه مدیریت آموزش را تکمیل کند.
معرفی اپلیکیشن مَدیار
اپلیکیشن آموزش مدیار یکی از بهترین و کامل ترین اپلیکیشن های حوزه یادگیری و آموزش (lms) می باشد که توانسته امکانات بسیار زیادی را جهت آموزش مجازی و حضوری فراهم آورد. مثلا امکان برگزاری جلسات آنلاین آموزشی ، آزمون آنلاین، تکالیف الکترونیکی، و …
هوش، آموزش و رشد انگیزشی
خودپنداره به باورهایی در مورد هویت عمومی شخصی اشاره دارد (سیفرت، 2011). این باورها شامل ویژگیهای شخصی، مانند سن، ویژگیهای فیزیکی، رفتارها و شایستگیها میشود. کودکان در اواسط کودکی و اواخر کودکی نسبت به کودکان در اوایل کودکی احساس واقعی تری نسبت به خود دارند و نقاط قوت و ضعف خود را بهتر درک می کنند. این را می توان به تجربه بیشتر در مقایسه عملکرد خود با عملکرد دیگران و انعطاف پذیری شناختی بیشتر نسبت داد. کودکان در دوران میانسالی و اواخر کودکی همچنین میتوانند ارزیابیهای دیگران از خود را شامل والدین، معلمان، همسالان، فرهنگ و رسانهها در خودپنداره خود بگنجانند. درونیسازی ارزیابیهای دیگران و ایجاد مقایسه اجتماعی بر عزتنفس کودکان تأثیر میگذارد که به عنوان ارزیابی هویت فرد تعریف میشود. کودکان میتوانند ارزیابیهای فردی از چگونگی انجام فعالیتهای مختلف داشته باشند و همچنین یک خودارزیابی کلی جهانی ایجاد کنند. اگر بین نحوه نگرش کودکان به خود و آنچه که خود ایده آل خود می دانند اختلاف وجود داشته باشد، عزت نفس آنها می تواند تأثیر منفی بگذارد.
یکی دیگر از پیشرفت های مهم در درک خود، خودکارآمدی است، که این باور است که شما قادر به انجام یک کار خاص یا رسیدن به یک هدف خاص هستید (بندورا، 1977، 1986، 1997). اختلافات زیاد بین خودکارآمدی و توانایی می تواند مشکلات انگیزشی برای فرد ایجاد کند (سیفرت، 2011). اگر دانشآموزی معتقد باشد که میتواند مسائل ریاضی را حل کند، احتمالاً دانشآموز تکالیف ریاضی را که معلم تعیین میکند، امتحان میکند. متأسفانه برعکس آن نیز صادق است. اگر دانش آموزی معتقد باشد که در ریاضیات ناتوان است، آنگاه دانش آموز بدون توجه به توانایی واقعی دانش آموز در ریاضی، احتمال کمتری دارد که تکالیف ریاضی را انجام دهد. از آنجایی که خودکارآمدی خودساخته است، ممکن است دانشآموزان مهارت واقعی خود را اشتباه محاسبه کنند یا درک نادرست داشته باشند و این برداشتهای نادرست میتواند اثرات پیچیدهای بر انگیزههای دانشآموز داشته باشد. ممکن است خودکارآمدی بیش از حد یا خیلی کم باشد، و طبق گفته بندورا (1997) سطح بهینه به نظر می رسد در سطح یا کمی بالاتر از توانایی واقعی فرد باشد.
نظریه های هوش
روانشناسان مدتهاست در مورد چگونگی بهترین مفهوم سازی و اندازه گیری هوش بحث کرده اند (استرنبرگ، 2003). این سوالات عبارتند از: چند نوع هوش وجود دارد، نقش طبیعت در مقابل پرورش در هوش، چگونگی نمایش هوش در مغز و معنای تفاوت های گروهی در هوش.
اطلاعات عمومی (ز) در مقابل اطلاعات خاص. از سال 1904 تا 1905، روانشناس فرانسوی آلفرد بینه (1857-1914) و همکارش تئودور سیمون (1872-1961) از طرف دولت فرانسه شروع به کار کردند تا معیاری را ایجاد کنند که کودکانی را که با برنامه درسی معمولی مدرسه موفق نیستند شناسایی کند. . هدف کمک به معلمان برای آموزش بهتر این دانش آموزان بود (آیکن، 1994). بینه و سایمون چیزی را توسعه دادند که اکثر روانشناسان امروزی آن را اولین آزمون هوش می دانند که شامل طیف گسترده ای از سؤالات بود که شامل توانایی نامگذاری اشیا، تعریف کلمات، ترسیم تصاویر، کامل کردن جملات، مقایسه آیتم ها و ساختن جملات بود.
بینه و سایمون (بینه، سیمون و تاون، 1915؛ سیگلر، 1992) معتقد بودند که سؤالاتی که از کودکان میپرسند، همگی تواناییهای اساسی برای درک، استدلال و قضاوت را ارزیابی میکنند. معلوم شد که همبستگی بین این انواع مختلف معیارها در واقع همه مثبت بود. به این معنا که دانشآموزانی که یک مورد را درست میگرفتند، احتمال بیشتری داشت که سایر موارد را نیز درست دریافت کنند، اگرچه خود سؤالات بسیار متفاوت بودند.
بر اساس این نتایج، روانشناس چارلز اسپیرمن (1863-1945) این فرض را مطرح کرد که باید یک ساختار اساسی وجود داشته باشد که همه این موارد اندازه گیری کنند. او ساختاری را که توانایی ها و مهارت های مختلف اندازه گیری شده در آزمون های هوش مشترک است، عامل هوش عمومی (g) نامید. تقریباً همه روانشناسان اکنون بر این باورند که یک عامل هوش تعمیم یافته وجود دارد، “g” که به تفکر انتزاعی مربوط می شود و شامل توانایی های کسب دانش، استدلال انتزاعی، سازگاری با موقعیت های جدید و بهره مندی از آموزش و تجربه است (گاتفردسون). ، 1997؛ استرنبرگ، 2003). افراد با هوش عمومی بالاتر سریعتر یاد می گیرند.
بلافاصله پس از اینکه بینه و سایمون تست خود را معرفی کردند، روانشناس آمریکایی لوئیس ترمن در دانشگاه استنفورد (1877-1956) نسخه آمریکایی تست بینه را توسعه داد که به عنوان تست هوش استانفورد-بینه شناخته شد. استنفورد بینه معیاری برای سنجش هوش عمومی است که از طیف گسترده ای از وظایف، از جمله واژگان، حافظه برای تصاویر، نامگذاری اشیاء آشنا، تکرار سن تشکیل شده است.