نقد و بررسی فیلم Alita: Battle Angel: فیلم علمی تخیلی جدید به تهیهکنندگی جیمز کامرون
به لطف رابرت رودریگز (Robert Rodriguez) کارگردان فیلم Alita: Battle Angel (آلیتا: فرشته جنگ) و گروه جلوه های ویژه ی عالی این فیلم، نام آلیتا برای همیشه در ذهن من باقی خواهد ماند. Alita: Battle Angel یک فیلم علمی تخیلی سایبرپانک تمام عیار است و ویران شهر آن پر از شکارچیان جایزه بگیر، ورزش های اسکیتی مرگبار و بقایای نبردی فاجعه بار بین زمین و مریخ است. البته روایت داستانی فیلم هم کمی فاجعه بار است؛ در دیالوگ های فیلم اطلاعات بیشتری نسبت به صفحه ی ویکیپدیای مانگایی وجود دارد که فیلم از روی آن ساخته شده است. اما از نظر بصری، Alita: Battle Angel آنقدر شگفت انگیز است که باید آن را به صورت سه بعدی تماشا کرد. درست است که شخصیت اصلی – با بازی رزا سالازار (Rosa Salazar) – چشمان بزرگی دارد، اما شما هم ممکن است پس از دیدن صحنه های اکشن فیلم به همین حالت دچار شوید.
Alita: Battle Angel براساس مانگای Gunnm نوشته ی یوکیتو کیشیرو (Yukito Kishiro) ۳۰۰ سال پس از واقعه ی سقوط، نبردی بین زمین و مریخ روایت می شود. آخرین بازمانده های نسل بشریت به دو ناحیه مهاجرت کرده اند: زیلم شهر بزرگی در میان ابرها که تحت تاثیر تکنولوژی قرار گرفته است و آیرون سیتی محله ی شلوغ غبارآلود زیر زیلم که در اطراف یک اسقاطی ساخته شده است. دکتر آیدو (با بازی کریستوف والتز (Christoph Waltz)) روی توده ای از ضایعات، هسته ی زنده ی یک سایبورگ را پیدا می کند؛ او این ربات که هیچ چیزی از گذشته به یاد نمی آورد را بازسازی می کند، و نامش را به یاد دخترش آلیتا می گذارد. اما در عمق برنامه های آلیتا تمرین های یک سرباز مریخی پیشرفته قرار داده شده و گذشته ی او به زیلم مربوط می شود، گذشته ای که او برای به خاطر آوردنش حاضر است هرکسی را بکشد.
این داستان خیلی کم موفق می شود از تمام جوانب دنیای پسا آخرالزمانی خودش بهره ببرد. این یک دنیای کامل و بزرگ است، و با اینکه در زمینه ی بصری خلاقیت های زیادی صورت گرفته، اما فیلمنامه برای بالا کشاندن خودش تقلا می کند. در این فیلم فقط شاهد داستان سرگذشت آلیتا و حس انتقام گیری او نسبت به زیلم نیستیم، بلکه شاهد معرفی موتوربال هم هستیم، یک مسابقه ورزشی دیوانه وار که در آن انسان های پیشرفته شده توسط تکنولوژی یکدیگر را به قصد کشت می زنند تا یک توپ را داخل سبد بیاندازند، ورزشی که نقش مهمی در داستان فیلم دارد. همچنین با هوگو (با بازی کیان جانسون (Keean Johnson))، یک مبارز با رازهایی پنهان که مورد توجه عاطفی آلیتا قرار می گیرد، و گروهی از شکارچیان جایزه بگیر به نام شکارچیان مبارز آشنا می شویم. فلش بک های گذشته ی آلیتا را هم به این ها اضافه کنید – شامل مبارزه ای جذاب روی ماه – و همچنین راه رفتن و حرف زدن شخصیت ها که درباره ی قوانین با یکدیگر صحبت می کنند.
اما شما هرگز از فیلم خسته نخواهید شد، چون جزییات قرار داده شده در دنیای Alita: Battle Angel کاملا خیره کننده هستند. باعث تعجب نیست که نام جیمز کامرون (James Cameron) را به عنوان تهیه کننده ی این فیلم می بینیم، چون Alita: Battle Angel توسط همان گروه جلوه های ویژه ی سه بعدی ساخته شده که در سال ۲۰۰۹ شاهکار سه بعدی Avatar (آواتار) و همچنین Avengers: Infinity War (انتقام جویان: جنگ بی نهایت) و اژدهایان Game of Thrones (بازی تاج و تخت) را ساخته اند. در اینجا رودریگز و تیمش دو معجزه ی بزرگ خلق می کنند که برای موفقیت فیلم به شدت حیاتی هستند. اول اینکه Alita: Battle Angel به آن حالت مسخره ی جلوه های ویژه ی فیلم های Transformers (تبدیل شوندگان) تبدیل نمی شود که امروزه اغلب فیلم ها با جلوه های ویژه ی زیاد به آن دچار می شوند. این فیلم پر از ابزارآلات تکنولوژیک و ربات های پیشرفته با سلاح های عجیب و غریب است. اما اکشن فیلم که اغلب اوقات پر سروصدا هم هست، کاملا منسجم است و این باعث شده فیلم مهیج و جذاب باشد. رودریگز برای شما مبارزه ای میان سایبورگ ها، بازی خشن موتوربال یا تعقیب و گریز در خیابان های ویران شهر آیرون سیتی را به نمایش می گذارد، اما هرگز احساس سردرگمی نمی کنید. جلوه های ویژه معمولا باعث می شود داستان به اندازه کافی خوب نباشد، اما در اینجا جلوه های ویژه باعث بهتر شدن داستان شده است.
معجزه ی دوم خود آلیتا است. قرار دادن تمرکز فیلم روی یک شخصیت دیجیتالی ریسک خیلی بزرگی است – هر کسی نمی تواند در این زمینه به خوبی اندی سرکیس (Andy Serkis) باشد- اما شما با تماشای تبدیل آلیتا از یک بیگانه به یک ربات خفن عاشق او می شوید. بخش عمده ای از این موفقیت مدیون نقش آفرینی عالی سالازار است؛ این بازیگر آلیتا را با انسانیتی صمیمانه به نمایش می گذارد که گاهی فراموش می کنید او یک شخصیت دیجیتالی است. در واقع این نکته ی اصلی استفاده از این شخصیت است، یک ماشین با ذهن و روح یک انسان.
متاسفانه بازیگران مستعدی به دلیل تمرکز زیاد روی خلق این دنیای جدید به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی گیرند. ماهرشالا علی (Mahershala Ali) در نقش وکتور رئیس شیطانی مسابقه ی موتوربال نمایان می شود، نقشی بیهوده که از این بازیگر برنده ی اسکار چیزی به جز وارد شدن به اتاق ها در حالی که عینک های آفتابی کوچکی به چشم زده درخواست نمی کند. این قضیه درباره ی جنیفر کانلی (Jennifer Connelly) در نقش شیرون هم صدق می کند، شخصیتی که در لحظات مهمی ناگهان ظاهر می شود که فکر می کنید نقش مهمی در داستان دارد، اما شخصیتش انگیزه ای برای توجیه این اهمیت ندارد.
خلاصه اینکه این یک دنیای شلوغ و آشفته است اما دنیایی که شما عاشقش می شوید. البته که کمپانی فاکس قرن بیستم (۲۰th Century Fox) هم امیدوار است این اتفاق بیفتد. امروزه هر استودیویی تلاش می کند از فیلم های خودش یک فرنچایز جدید بسازد. Alita: Battle Angel نیز همینطور است، آن هم با نمایش نقطه ی اوجی که راه را برای ساخت دنباله باز گذاشته است. اما برای اولین بار طی مدتی طولانی، خیلی خوشحالم که ممکن است باز هم شاهد این دنیای خیره کننده در فیلم جدیدی باشم.