اخبار اجتماعیاخبار سیاسی
بودن و نبودن روحانی/ چه کسانی از شکست روحانی در انتخابات 96 خوشحال می شوند؟
بخش افراطی این جناح، بدون اینکه منتظر عملکرد او پس از ورود به کاخ ریاستجمهوری شود، سر ناسازگاری با او گذاشتند و تا امروز که نزدیک به چهار سال از آن تاریخ میگذرد، لحظهای از مخالفت با او دست برنداشتند و همه سخنان و عملکرد و رفتار وی و همراهانش را با بدترین عبارات به سخره گرفتند.
گروهها، احزاب سیاسی و مردم علاقهمند به شرکت در سرنوشت خود، نظراتی دارند. هر کدام درباره دکتر روحانی و عملکرد او و شرایط وی در انتخابات دوره دوازدهم نظرات گوناگونی دارند که لازم است به آن توجه شود تا افق آینده تا حدودی روشنتر شود.
١- در میان گروههای سیاسی، یک طیف جناح راست، نهتنها ذرهای به موفقیت دکتر روحانی فکر نمیکنند، بلکه از آمدن او در خرداد ٩٢ هم بهشدت در رنجاند. اگرچه وی از درون جناح اصولگرا وارد عرصه رقابت برای نشستن بر صندلی ریاستجمهوری شد، اما بخش افراطی این جناح، بدون اینکه منتظر عملکرد او پس از ورود به کاخ ریاستجمهوری شود، سر ناسازگاری با او گذاشتند و تا امروز که نزدیک به چهار سال از آن تاریخ میگذرد، لحظهای از مخالفت با او دست برنداشتند و همه سخنان و عملکرد و رفتار وی و همراهانش را با بدترین عبارات به سخره گرفتند. این دسته پرمدعا از اینکه سایه محبتآمیز رئیس دولتی مانند احمدینژاد و به تبع آن فردی از جنس احمدینژاد، دیگر بر سرشان نیست، رنجیدهخاطر و نیز دچار غصه ازدسترفتن منافعشان شدهاند، بنابراین تمامی تلاش رسانهای خود را روی جلوگیری از ورود افراد دیگری غیر از همفکر خودشان، از جمله حسن روحانی متمرکز کردهاند. این گروه درحالحاضر چند نامزد برای رودررو قراردادن با دکتر روحانی دارند.
٢- گروهها و دستههای اصولگرایی معمولی در برخورد با روحانی به تندی افراطیون نیستند، اما تمایلی به ادامه ریاست وی بر قوه مجریه در دوره دوم ندارند. چهرهها، احزاب و تشکلهای شاخص اصولگرایی، در این بخش تعریف میشوند. حزب مؤتلفه اسلامی، جبهه پیروان امام و رهبری، جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، یکسری از انجمنهای اسلامی و… علاقهمندند که اشخاصی مانند میرسلیم، قالیباف، رئیسی و نظایر اینها در قامت ریاستجمهوری بایستند و در انتخابات آتی، رقیب دکتر حسن روحانی شوند. این اصولگرایان به ریاستجمهوری فعلی انتقاداتی دارند، اما چندان امیدوار نیستند که نامزدهای خود بتوانند بهتر از روحانی عمل کنند. ضمنا این گروه و دستهها، در اینکه بتوانند روی یک نفر ائتلاف کنند، اختلاف دارند. هرکدام دلشان میخواهد دیگران را ذیل حزب یا تشکل خود ببینند و نامزد آنها را بپذیرند، اما بعضی از اختلافنظرهای اصولی آنان، مانع چنین همبستگی و ائتلافی میشود. این گروه از سیاسیون، البته به دلیل رفتاری که در سال ٨۴ در دفاع از احمدینژاد داشتند، امید چندانی به رأی اکثریت مردم ندارند. به همین دلیل پیشبینی میشود افراد یا احزابی از آنان، هنگام در تنگنا قرارگرفتن از ائتلاف یا ناامیدی از رأی مردم، به هواداری از حسن روحانی درآیند و جبهه رئیسجمهور فعلی را برای دوره دوم قویتر کنند.
٣- اصولگرایان معتدل یا به تعبیر امروزی اعتدالیون. اینها نقش مهمی در کاندیداکردن و رأیدادن به حسن روحانی در خرداد ٩٢ داشتند. بنابراین کاملا روشن است که در اردیبهشت ٩۶ نیز پشت سر او بایستند و مردم را به رأیدادن به روحانی تشویق و ترغیب کنند. تشکل شاخص این دسته از اصولگرایان، حزب اعتدال و توسعه است که تعداد درخورتوجهی از اعضای برجسته آن در کابینه حسن روحانی حضور دارند. در میان اصولگرایان معتدل، چهرههای برجستهای مانند علیاکبر ناطقنوری، علی لاریجانی، آیتالله ابراهیم امینی و نظایر اینها در انتخابات آتی به روحانی رأی خواهند داد.
۴- اما اصلاحطلبان اگرچه بعضا نامزدی در سایه هستند که اگر به دلایلی حسن روحانی در صحنه نبود، نامزد در سایه را وارد صحنه کنند، اما درحالحاضر، به جز دکتر روحانی، به کس دیگری که مقابل وی بایستد، فکر نمیکنند. بدیهی است که اصلاحطلبان در شرایطی که نامزدهای آنان بتوانند خود را در معرض آرای مردم قرار دهند، در میان طیف گسترده خود، چهرههای شاخص و لایق فراوانی دارند که به ریاستجمهوری او امید داشته باشند، اما اکنون که نزدیک به دو ماه دیگر به انتخابات مانده است، ایجاد چنین شرایط مطلوبی فراهم نیست، بنابراین یکپارچه، روی کسی که تا حدود زیادی اهداف و شعارهای اصلاحطلبان را پیگیری میکند، یعنی حسن روحانی، متمرکز شدهاند. از طرفی، اگر روحانی، رئیس قوه مجریه نشود، افرادی از جناح مقابل سکان محترم مدیریت اجرائی را به دست میگیرند. در این صورت معلوم نیست سرنوشت ملک و ملت چه خواهد شد.
حجتالاسلاموالمسلمین عبدالله نوری که از چهرههای شاخص اصلاحطلبی است، در گفتوگویی که چند روز قبل با روزنامه «شرق» داشت، درباره وضعیت فعلی اصلاحطلبان و حمایت آنان از دکتر روحانی در انتخابات پیشرو، نکاتی را یادآور شد که درخورتوجه است. وی در بخشی از گفتوگوی مفصلش با «شرق» گفته است: «ما باید به واقعیت خارجی نگاه کنیم. شرایط کشور فوقالعاده پیچیده است. در چنین شرایطی، برای اصلاحطلبان تأمین حقوق بنیادیتر، مانند حق حیات و بهرهبردن از شرایط زیستی و معیشتی حداقلی نسبت به برخی حقوق دیگر، مانند آزادیهای سیاسی از اولویت بیشتری برخوردار است. حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی هم با اینکه چهبسا با ایشان در برخی زمینهها مرزبندی داشته باشد، به همین معناست که با نبود وی چه کسی قرار است سکاندار این کشتی در این دریای مواج باشد؟ اگر میگوییم اعتدال، به این دلیل است که اعتدال را مرحلهای از اصلاحطلبی میدانیم» (شرق- ١۵/١٢/٩۵، ص۶).
در این تحلیل که سه موضوع شرایط بینالمللی، ترجیح معیشت مردم بر آزادیها و همبستگی اعتدال و اصلاحات، مطرح است، آقای عبدالله نوری نیز مانند بسیاری از چهرههای سرشناس و شخصیتهای اثرگذار اصلاحطلب، موقع انتخابات از حسن روحانی حمایت خواهد کرد.
آقای نوری، البته معتقد است اصلاحات موردنظر اصلاحطلبان در نیمه دوم ٧٠، به مرور بازنگری شده و بعضی توقعات حداکثری به حداقل رسیده و همین امر آنان را به اعتدالیون نزدیک کرده است. البته پیش از آن آقای نوری میگفت که اصلاحات هزینه دارد. اما بسیاری از اصلاحطلبان حاضر نیستند هزینههای آن را تحمل کنند. به نظر میرسد همین نگاه، ایشان را نیز به نوعی معتدل کرده است. وی در همان گفتوگو گفته است: «درواقع عملکردی که ما از جریان اصلاحات میبینیم، این است که آنها تا حدود زیادی از درون، خود را بازنگری و آسیبشناسی کرده و در مسیر تأثیرگذارتری گام برداشتهاند» (همان)
و نیز گفته است: «برداشت من این است که ایران از لحاظ شرایط داخلی و خارجی، در شرایط بسیار سختی قرار دارد. براساس چنین برداشتی و البته احساس مسئولیت در قبال ایران و اسلام است که فکر میکنم همه علاقهمندان به این آب و خاک در هر جایگاه و مقامی باید هرچه بیشتر در جهت میانهروی، همبستگی، تفاهم و گفتوگوی ملی حرکت کنند، یعنی اگر تا دیروز اصلاحطلبان، اصلاحات حداکثری یا ساختاری را مطالبه میکردند که ممکن بود مورد توافق قرار نگیرد و بر سر تحقق آن، چالش ایجاد شود، امروز به این نتیجه رسیدهاند که به حداقلها قناعت کنند، برای اینکه شاید بتوان برای بهبود اوضاع کشور یک گام به جلو برداشت. برایناساس چنانچه دولت معتدلی روی کار آمده باشد و برای وزارتخانهها از ما نظرخواهی کند، به او توصیه خواهیم کرد از انتخاب افرادی که مورد حساسیت هستند، بپرهیزد و از نیروهای اصلاحطلب یا اصولگرای معتدل که نسبت به آنها حساسیت منفی نباشد، استفاده کند. تا شاید به دلیل هماهنگی بیشتری که با مراکز قدرت دارند، چالشها به حداقل برسد و بیشتر بتوانند به کشور خدمت کنند» (همان).
غیر از عبدالله نوری، اصلاحطلبان دیگری هم هستند که روش اعتدالگونه در سیاست و در اعمال مدیریت را میپسندند. تأکید بر اعتدال در هنگامه گزینش مدیریت قوه مجریه، تأکید بر این است که از گفتار و رفتار چالشبرانگیز و تحریککننده پرهیز شود تا همزمان با تنظیم روابط دیپلماتیک در سطح بینالمللی، در داخل نیز زمینه گفتوگوی ملی فراهم شود؛ گفتوگوی ملی یا همبستگی عمومی که در حوزه جریانات سیاسی مخالف همدیگر، به مثابه پرهیز از دشمنیهای نامأنوس با فرهنگ اسلامی و بیتوجهی به قانون، تلقی میشود.
نتیجه اینکه در انتخابات پیشرو، دلواپسان با نبود روحانی خوشاند. اعتدالیون و اصلاحطلبان با حضور او موافقاند و جمعی از اصولگرایان مخالف تندروی، در میانه راه ماندهاند که چه کنند؛ روز ٢٩ اردیبهشت سال آینده به تندروها نزدیک شوند یا به سمتوسوی اعتدالیون و اصلاحطلبان حرکت کنند.