«موجودی با اجزای ارگانیک و مکانیکی»؛ این سادهترین توصیف برای واژه «سایبورگ» (Cyborg) است. اصطلاحی که کوتاهشده دو واژه Cybernetic و Organism است و تا چند سال پیش فقط برای دوستداران کتابهای مصور، بازیهای ویدیویی و فیلمهای علمیتخیلی محبوب بود، اما اینروزها دانشمندان و مخاطبان فناوری هم از آن استفاده میکنند. کل ماجرا بسیار ساده است: قطعهای مکانیکی وارد بدنتان میشود و شما «سایبورگ» نام میگیرید. دقیقا شبیه به چیزهایی که در فیلمها دیدهاید بااینتفاوت که فعلا از بازوی مکانیکی نیرومندی که به شما قدرت هالک را اعطا کند یا چشمی که از شما سوپرمن بسازد خبری نیست، البته نباید فراموش کنیم فناوری و بهتبع آن سایبورگها روزبهروز بیشتر پیشرفت میکنند. حالا سوال این است که درحالحاضر دنیای فناوری تا چه اندازه میتواند ما را به سایبورگهای آثار علمیتخیلی نزدیک کند؟
آغاز سایبورگبودن
«نیل هاربیسون» ایرلندی نخستین فردی بود که رسما خود را سایبورگ نامید. او چند سال پیش آنتنی را که با استخوان ترکیب شده بود در جمجمه خود قرار داد و بهعنوان اولین انسان سایبورگ شناخته شد. هاربیسون از کودکی با مشکل کوررنگی دستوپنجه نرم میکرد و دنیا را سیاهوسفید میدید. پذیرفتن این موضوع برای فردی با استعداد هاربیسون دشوار بود، اما او دست از تلاش برنداشت و نقاشی حرفهای شد. در سال ۱۳۸۲/۲۰۰۳ او با کمک دانشمندی بهنام «آدام مونتاندون» یک چشم الکترونیکی دریافت کرد. این چشم به او کمک نمیکرد دنیا را رنگی ببیند، بلکه امواجی صوتی در بسامدهای خاصی تولید میکرد که به او امکان میدادند از طریق گوش نوع رنگهای دنیای پیرامونش را درک کند. هاربیسون بعدها بنیادی بهنام سایبورگ تاسیس کرد که هدف آن کمک به سایبورگشدن انسانهاست. البته هدف این بنیاد قدرتمندکردن انسانها نیست، بلکه بهبود وضعیت زندگی از طریق اجزای مکانیکی است.
میل به پیشرفت
ظاهر هاربیسون با موهای لخت قهوهای و آنتن بلندی که روبهرویش قرار دارد، تا حد بسیاری تصور افسانهای ما را از جهان سایبورگ برهم میزند، اما باید بدانیم این فقط شروع ماجرا و در حقیقت نخستین گام برای رسیدن به هدفی والاتر است. ما دوست داریم چشمانی تیزبین داشته باشیم، بتوانیم محاسبات بیشتری در مغزمان انجام دهیم و حتی اعضای بدنمان را ارتقا دهیم. رویاپردازی بهعنوان بزرگترین موهبتی که به انسان اعطا شده سبب شد اصطلاح «بایوهکینگ» (biohacking) یا «زیستهکشدگی» یا «هکشدن بهشیوه زیستی» از اواسط دهه نخست قرن حاضر رواج یابد. فعالان حوزه بایوهک، افرادی هستند که ابزار فناورانه را به بدن انسان پیوند میزنند تا او بتواند قدرت بیشتری داشته باشد. طرفداران بازی Deus Ex قطعا راحتتر میتوانند متوجه خوبیها و بدیهای چنین جنبشی باشند. بعضی از این فعالان پزشک هستند و آزمایشاتی را روی خود و افراد دیگر انجام میدهند. یکی از آنها دکتر هاورس است که چندی پیش آهنربای مخصوصی را در انگشت فردی جاسازی کرد؛ ماحصل این آزمایش درک بهتر فرد از قدرت میدان مغناطیسی بود.
دستی که قفل باز میکند
چشم الکترونیک هاربیسون یا آهنربای مخصوص هر دو جالب توجهاند، اما قطعا دوستداران سایبرپانک یا همان طرفداران داستانهای علمیتخیلی مرتبط با توسعه سایبرنتیک، بهدنبال پیشرفتهای بیشتری هستند و شاید نظرشان به مورد دیگری که در اینجا به آن میپردازیم جلب شود. احتمالا برای شما هم پیش آمده است که دستهکلیدهایتان را گم کرده باشید و برای چندساعت طعم تلخ پشتدرماندن را تجربه کنید. در این صورت میتوانید به پروژه کاشت تراشه NFC (ارتباط حوزه نزدیک) نیمنگاهی داشته باشید. در این حالت یک تراشه NFC در بدنتان کاشته میشود که از طریق آن علاوهبر اینکه میتوانید در خانه را باز کنید احتمالا در آینده توانایی استفاده از تمامی درگاههای NFC، از جمله توانایی پرداخت پول، را هم بهدست خواهید آورد. البته این فناوری هم هنوز بهصورت کامل آماده نشده و استفاده از آن دردسرهای خاص خودش را دارد. چیزی که باید بدانید این است که کاشتن ابزار مکانیکی در بدن ارگانیک نهتنها کار سادهای نیست، بسیار هم پرخطر است؛ نخست اینکه نمونههای اولیه همیشه با شکست همراهاند و در وهله دوم درد کاشتن این اجزا زیاد است. همچنین نباید فراموش کنید ممکن است بعد از چند سال به هر دلیلی این اجزا درست کار نکنند و به شما آسیب برسانند. شاید حتی بتوانند مغزتان را هک کنند! در هر صورت این فناوری پیشرفته هم مانند هر چیزی دو روی مثبتومنفی دارد.
از رویا تا واقعیت
چندی پیش گوگل ایده جایگزینکردن عدسی طبیعی چشم با لنز الکترونیک را مطرح کرد. همه ما میدانیم گوگل و صاحبانش تا چه اندازه بلندپروازند، همچنین میدانیم آنها بیشتر از عمل، ایدهپردازان خوبی هستند. با اینحال ایده آنها بسیار جذاب و در عینحال خطرناک است، زیرا این عدسی میتواند اطلاعات را به تلفن هوشمند ارسال کند. لنز هوشمند این شرکت از عدسیهای الکترونیک، قدرت پردازشی مجزا، باتری، حافظه ذخیرهسازی، حسگر و مولفههای رادیویی تشکیل شده است که امکان برقراری ارتباط با دستگاه خارجی دیگری را فراهم میکنند.
مشکل اصلی سایبورگشدن، افزایش قدرتهای طبیعی بدن است. موضوعی که میتواند به مخالفت افرادی با دیدگاهها و عقاید متفاوت بینجامد؛ افرادی که قدرت سایبورگها را بیش از حدواندازه انسان میدانند و قطعا با گسترش آن مخالفت میکنند. تنها راه برای رسیدن به کاشت اجزای مکانیکی و زندگی بهتر آزمایشهای فعلی است که هیچیک هنوز هم آنقدر بلندپروازانه نیستند و علاوهبراین بیشتر جنبه پزشکی دارند. چیزی شبیه به خالکوبی افراد دیابتی که بهجای اینکه بیمار مجبور شود درد گرفتن خون و مدتزمان طولانی آن را تجربه کند، سطح گلوکز را بهراحتی نشان میدهد، یا مثلا دست و پای مکانیکی به افرادی که مادرزادی از این اعضا بیبهره هستند یا در اثر سانحه اعضای بدنشان را از دست دادهاند نعمت بزرگ راهرفتن و برداشتن اشیا را اعطا میکند. در هر صورت باید منتظر باشیم و ببینیم کدامیک از دانشمندان آمادهاند تا برای بهبود وضعیت زندگی انسانها گامی جدی و روبه جلو بردارند.