[ad_1]
بهترینهای سینمای اسپانیا را اینجا آوردهایم، اگر از کلیشههای سینمای کشورهایی، چون آمریکا خسته شدهاید، این مطلب به کارتان خواهد آمد.
خوش آمدید آقای مارشال / Welcome, Mr Marshall
«خوش آمدید آقای مارشال» فیلمی به کارگردانی «لوییس گارسیا برلانگا» فیلمساز صاحبنام اسپانیایی است. داستان فیلم درباره ساکنان شهر ویلار دل ریو در اسپانیاست که منتظر ملاقات دیپلماتهای آمریکایی هستند تا بهترین خوش آمد گویی را مهیا میکنند و..
این فیلم با زبانی طنز نقدی بر اسپانیا دهه ۵۰ را ارائه میدهد و کلیشههای مربوط به فرهنگ اسپانیایی را نشان میدهد.
روح کندوی عسل / El espíritu de la colmena
«روح کندوی عسل» به باور عموم منتقدین یکی از بهترین فیلمهای سینمای اسپانیا به کارگردانی «ویکتور اریسه» است. دو خواهر کوچک به نامهای آنا و ایزابل که در روستایی همراه با پدر و مادرشان زندگی میکنند به دیدن فیلم «فرانشکتاین» میروند، آنا خواهر کوچکتر به شدت تحت تاثیر فیلم و شخصیت «فرانشکتاین» قرار میگیرد و در دنیای واقعی خود به دنبال این شخصیت میگردد.
این فیلم که در سال ۱۹۴۰ در اواخر دوران حکومت فرانکو و جنگهای داخلی اسپانیا سپری میشود استعارهای از وضعیت اسپانیا پس از جنگ داخلی، بیروح و تلخ است.
دوشنبهها در آفتاب /Mondays in the Sun
فیلمنامه «دوشنبهها زیر آفتاب» را «فرناندو لئون دی آرانوآ» به نگارش در آورده است، او که کارگردانی فیلم را هم برعهده دارد، بیشتر به عنوان یک فیلمنامهنویس شناخته میشود. فیلم داستان گروهی از مردان را که پس از بسته شدن کارخانه کشتیسازی خود در شمال اسپانیا بیکار ماندهاند، روایت میکند.
«دوشنبهها زیر آفتاب» معضل بیکاری در بین مردم اسپانیا را به تصویر میکشد. این فیلم نظری اجمالی به زندگی مردمانی دارد که هیچکس دوست ندارد همانند آنان زندگی کند.
دریای درون / The Sea Inside
کارگردان این فیلم «آلخاندرو آمنابار» است که در مراسم جایزه اسکار سال ۲۰۰۴ با همین اثر برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان شد. داستان فیلم اقتباسی از زندگی واقعی «رامون سمپدرو» ملوان جوانی است که در یک حادثه دچار شکستگی استخوان گردن و قطع نخاع میشود.
«دریای درون» آفرینش تصویری تمامعیار از رنج، اختیار، آزادی و در نهایت مرگ یک انسان است.
هزارتوی پن / El Laberinto del Fauno
«هزارتوی پن» بدون شک یکی از محبوبترین فیلمهای «گییرمو دل تورو» است. داستان فیلم، در اسپانیا در طول تابستان سال ۱۹۴۴سفر دختربچهای با نام اوفلیا و مادرش به یکی از پایگاههای جنگی اسپانیا که برای از بین بردن آخرین جبهههای مقاومت انقلابیها تاسیس شده آغاز میشود و
از همان ابتدا فیلم، با به تصویر کشیدن چند نشانه، بر حضور فانتزی در روایت خود تاکید میکند. این فیلم تحسینشده از جانب منتقدان، سه جایزه اسکار و سه جایزه بفتا را برنده شد.
عشق سگی / Amores Perros
«عشق سگی» نخستین فیلم از سهگانه مرگ ساخته شده توسط «ایناریتو» بود و دو فیلم بعدی او: «۲۱ گرم» و «بابِل» بخشهای دیگر این سهگانه هستند. فیلم روایتگر یک تصادف وحشتناک رانندگی است که زندگی سه شخصیت اصلی را به هم پیوند میدهد. در واقع این تصادف است که سرنوشت آدمها را به هم پیوند میزند.
در «عشق سگی» که تصادف اکتاویو با والریا سرنوشت آنها را عوض کرده و سایر اتفاقات فیلم را پایه ریزی میکند. خشونت یکی از اصلیترین مضمونهای فیلم است که انواع آن را میتوان در فیلم دید.
بازگشت / Volver
«بازگشت» در کنار فیلم «همهچیز دربارهی مادرم» اثر ستایشبرانگیز «پدرو آلمودوار» است که وی علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلمنامهی آن را نیز بر عهده داشته است. زنی با وجود مصیبتها تلاش میکند از دختر ۱۴ ساله اش محافظت نماید.
«بازگشت» فیلمی گرم درباره نظام خانوادگی اسپانیاست که میتواند محدودیتهای اخلاق و اجتماع را کنار بزند.