[ad_1]
سخن عاشق امروزه گفتاری منتهای تنهایی است. این سخن چه بسا هنوز بر زبان هزاران تن جاری باشد. اگر هوس فیلم عاشقانه ایرانی دارید، آن هم از نوع نابش، این مطلب را بخوانید.
تنها دوبار زندگی میکنیم
فیلم سینمایی «تنها دوبار زندگی میکنیم»، اولین فیلم بهنام بهزادی است. فیلم محصول سال ۱۳۸۶ است. «سیامک راننده مینیبوس است. او تصمیم میگیرد در فرصتی چند روزه، کارهایی که همیشه حسرتشان را داشته انجام دهد و در روز تولدش از دنیا برود.
فضای سرد فیلم، موسیقی حسین علیزاده، انتظار برای مرگ تصویر متفاوتی از عشق برای مخاطب رقم میزند. این فیلم از تمام حسرتهای زندگی حرف میزند.
شبهای روشن
فیلم سینمایی «شبهای روشن» محصول سال ۱۳۸۱ به کارگردانی فرزاد موتمن و نویسندگی سعید عقیقی روایتی اقتباس شده از یکی از بهترین داستانهای داستایوفسکی است. شبهای روشن داستان زندگی دو انسان تنهاست. مرد، استاد دانشگاه، سرخوردهی اجتماعی و مأیوس فلسفیست و انزوای خود را با تدریس ادبیات، مطالعهی کتاب و پرسهزدن در خیابانها میگذراند. شبی متوجهِ دختری ساکبهدست میشود و..
«شبهای روشن» یک عاشقانه آرام و موقر است از معدود فیلمهای عاشقانهی سینمای ایران است که انسان و هویت انسانی را به تصویر میکشد. موسیقی پیمان یزدانیان در کنار بازی بازیگران و طراحی صحنه فیلم یک عاشقانه متفاوت را رقم میزند.
چیزهایی هست که نمیدانی
«چیزهایی هست که نمیدانی» نخستین فیلم فردین صاحب الزمانی در مقام کارگردان و به نویسندگی فردین صاحبالزمانی و پیام یزدانی محصول سال ۱۳۸۹ است. داستان این فیلم در مورد راننده آژانسی کم حرف به نام علی است که بی اعتنا به روابط اجتماعی پیرامون خود، زندگی را با کار کردن در آژانس سپری میکند.
این فیلم یک ساختار شکنی در به تصویر کشیدن عشق دارد. حرفهای ناگفتهای که در گلو حبس شده است، چه چیزی بهتر برای روایت عاشقانه یک فیلم.
باغهای کندولوس
«باغهای کندلوس» سومین فیلم بلند سینمایی ایرج کریمی در مقام کارگردان و محصول سال ۱۳۸۳ است. داستان این فیلم درباره سه دوست به نامهای بیژن، علی و سعید است که در یک سفر کوتاه به سمت کندلوس حرکت میکنند. جایی که حدس میزنند قبر دوست قدیمی شان کاوه و همسرش آبان در آنجا قرار دارد.
فیلمی در حال و هوای عشق، درد دوری از یار و حسرت است. ایرج کریمی با روایت غیرسرراست یک عاشقانه فراموش نشدنی خلق میکند.
در دنیای تو ساعت چند است؟
«در دنیای تو ساعت چند است؟» اولین فیلم بلند سینمایی صفی یزداییان محصول سال ۱۳۹۴ است. یک عاشق که سالهاست منتظر ورود گلی به شهر رشت میباشد با ورود وی در اولین دقایق حضورش در این شهر به سراغش میرود. فیلم داستان ساده، اما پر جزئیاتی دارد.
«در دنیای تو ساعت چند است؟» را در مجموع میتوان یکی از بهترین آثار عاشقانه چند سال اخیر در سینمای ایران برشمرد. اثری که جای خالی اش در سینمای کنونی ایران حس میشد و حال تماشاگران میتوانند این فرصت را پیدا کنند که حال و روز خوبی پس از تماشای فیلم داشته باشند.
درخت گلابی
«درخت گلابی» فیلمی به کارگردانی داریوش مهرجویی که بر اساس داستان کوتاهی از مجموعه داستان جایی دیگر نوشته گلی ترقی محصول سال ۱۳۷۶ است. اما درخشش و پختگی «درخت گلابی» حتی در قیاس با بقیه آثار مهرجویی ممکن است به این قضیه مرتبط باشد که فیلمنامه فیلم با مشارکت نویسنده کتاب نوشته شده است.
«درخت گلابی» روایت پسرکی است که در یک تابستان گرم، در باغ خارج شهرشان، عاشق میم میشود. میم دختری است شیطان و سرزنده و همه آن چیزی است که پسرک نیست. بیپرواست و رؤیاپرداز. میم خود زندگی است..
در«درخت گلابی»، آدمها آرام و طبیعی نقایص خود را پیدا میکند و به کمال میرسند و اینها همه به مدد عشق مسیر میشود «درخت گلابی» مهرجویی به عشق احترام میگذارد.