سایت تابع قوانین جاری کشور می باشد و در صورت درخواست مطلبی حذف خواهد شد سایت تابع قوانین جاری کشور می باشد و در صورت درخواست مطلبی حذف خواهد شد
مجله سریال و تلویزیون

نقد و بررسی سریال نارکوس – مکزیک: فصلی جدید و جذاب در دنیای کارتلی نتفلیکس

“دلالی که فکر می کنه یک تاجره، دلالیه که قراره به فنا بره.” این نقل قول توسط پدر Maria Elvira (با بازیFernanda Urrejola)، یک دلال خرده پای مواد مخدر گفته شده است. Maria حالا با یک ارباب کارتل بزرگ Miguel Ángel Félix Gallardo (با بازی دیه‌گو لونا (Diego Luna)) ازدواج کرده، که سعی می کند امپراطوری ماریجوانای مکزیکی خودش را به یک عملیات حمل و نقل گسترش دهد تا کوکایین کلمبیایی را وارد ایالات متحده کند. بخش متمرکز روی کوکایین داستان قطعا برای مخاطبان سریال نارکوس (Narcos) آشناست، جایی که سه فصل اول آن سریال ساخته‌ی Carlo Bernard و Doug Miro داستان اوج گیری کارتل Cali و Pablo Escobar را در کنار مقامات دولتی که به دنبال آن ها بودند روایت کرد. نارکوس: مکزیک (Narcos: Mexico) به کارگردانی شورانر اریک نیومن (Eric Newman) یک پیش‌درآمد است، که داستان تشکیل اولین کارتل موادمخدر مکزیکی را در کنار تشکیل DEA (اداره مبارزه با موادمخدر آمریکا)، ارگان دولتی جدیدی که باید آن ها را زیرنظر داشته باشد روایت می کند.

چه نارکوس را دیده باشید یا نه، درک و جذب شدن در دنیای نارکوس: مکزیک کار سختی نیست، که به سرعت نیروهای مخالفش را معرفی کرده و صحنه را برای نبرد آن ها آماده می کند. در این نقطه (اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰)، بازار موادمخدر مکزیک پرآشوب بوده و به چندین بخش تقسیم می شد، که بیشتر آن ها همیشه در حال جنگ بودند. وقتی آن ها در حال جنگ نبودند، دولت وارد عمل شده و برای نشان دادن قدرتش به کسانی که عوارض پرداخت نمی کردند زمین های کشت شده را آتش می زد. اینجاست که Félix با بازی لونا (که آن زمان زیردست یکی از روسای این مناطق بود) فرصتی برای ایجاد سازمانی مانند اوپک برای توزیع موادمخدر پیش روی خودش می بیند. او باهوش و جاه طلب است،‌ و قصد دارد تولید و توزیع موادمخدر را به یک تجارت تبدیل کند؛ به عبارت دیگر به آن سروسامان ببخشد.

 

دشمن او Kiki Camerena (با بازی مایکل پنیا (Michael Peña)) یک مامور DEA است که برای یک فرصت شغلی جدید، خانواده اش را از کالیفرنیا به گوادالاخارا منتقل می کند. Camerena هم مانند Félix باهوش و زیرک است، اما حضورش در گوادالاخارا را بدون هدف و منابع می بیند. ادعای او مبنی بر اینکه اتفاقی بزرگ در حال رخ دادن است که بازار موادمخدر مکزیک را تغییر می دهد، در کنار اصرار او برای اثبات این ادعا با وجود بی توجهی از طرف مقامات مکزیکی، توجه زیادی بین همکارانش در مکزیک جلب می کند. خیلی زود آن ها هم سازماندهی می شوند و به یک نیروی ویژه مبارزه با کارتل موادمخدر تبدیل می شوند.

نارکوس: مکزیک در بهترین حالتش یادآور سریال شنود (The Wire) شبکه HBO است، که همزمان هر دو سمت تشکیلات مجرمان و مقامات قانونی را بررسی می کند، و با هنرنمایی عالی بازیگران وارد دنیای شخصیت های خوب و بدش می شود. رگه هایی از شخصیت Stringer Bell سریال شنود در Félix وجود دارد، که تجارت را تنها راه ادامه دادن تولید موادمخدر به عنوان یک عملیات پایدار می داند، و Kiki بیشتر شبیه McNulty است. او هیچوقت از کارش دست نمی کشد، و خیلی زود به شدت درگیر پیدا کردن راهی به منظور برقراری عدالت برای Félix و تجارت در حال پیشرفتش می شود.

 

چیزی که باعث شده نارکوس: مکزیک به این خوبی باشد این است هرگز افتی در داستان Félix یا Kiki نمی بینیم – داستان هردوی آن ها فوق العاده است. استفاده کمی از راوی در ابتدای هر اپیزود برای بیان وقایع تاریخی و شرح حال افراد صورت می گیرد که به مخاطب اجازه می دهد بدون اینکه درگیر جزییات سیاسی آن دوران شود از داستان شخصیت ها لذت ببرد. البته باز هم نشانه هایی از زمینه های سیاسی می بینیم، جایی که Félix و Kiki با مشکلات اداری زیادی روبرو می شوند که مانع رسیدن آن ها به هدفشان می شود. این یکی از مشکلات جالب برای هر دوی آن هاست، که هر دو با مسائلی مثل حرص و طمع، قدرت طلبی، غرور و احترام مواجه می شوند. با این حال این سریال فقط نمایی درگیرانه از روزهای ابتدایی خشونت گانگستری در دنیای موادمخدر نیست؛ این سریال داستان دو مرد است که نماینده طرفین این درگیری هستند، دو نمونه از انسان هایی که اغلب به دست فراموشی سپرده می شوند.

لونا و پنیا به نقش های خود جذابیت خاصی بخشیده اند، حتی با اینکه نسبت به دنیای دیوانه وار اطرافشان خیلی سرسخت هستند. بازیگران نقش مکمل نیز عالی هستند، که شامل هنرنمایی مت لتچر (Matt Letscher) در نقش رییس Kiki، خواکین کوسیو (Joaquín Cosio) در نقش شریک بداخلاق Félix، خوزه ماریا یازپیک (José María Yazpik) در نقش خلبانی که به زودی صاحب امپراطوری مخصوص خودش می شود، و Tenoch Huerta در نقش Rafa برادر Félix، خالق نوع قدرتمندی از ماریجوانا می شود. همچنین وقتی Félix به کلمبیا می رود شاهد حضور بازیگرانی از سریال نارکوس هستیم، اما هسته اصلی داستان در مکزیک باقی می ماند.

 

نارکوس: مکزیک با موسیقی متن مهیج Gustavo Santaolalla سریالی درباره جلسات بین مخالفان است، آن هم با نتایجی که با ریسک بالا به دست می آیند. سرمایه گذاری و ارتباطاتی در عملیات Félix و Kiki وجود دارد، و هوشی که سریال به خرج می دهد که باعث می شود به یک اندازه با هر دوی این شخصیت ها همذات پنداری کنیم. اما سریال این کار را با واقعی نشان دادن وقایع تا حد ممکن به ارمغان می آورد. سریال از سبک زندگی اربابان بازار موادمخدر تجلیل نمی کند، بلکه آن را ماجرایی کوتاه مدت و خطرناک می داند؛ صحبت های Maria با Félix نابودی ناگزیر امپراطوری که او ساخته را پیش بینی می کند. ماموران آمریکایی نیز همه منابع را در دسترس ندارند؛ تعداد آن ها کم است، و آن ها ناامید و مردد هستند. نارکوس: مکزیک قصد دارد فرآیند اوج گیری یک تشکیلات را نشان دهد، چه یک امپراطوری موادمخدر باشد یا یک آژانس نیروی ویژه، و خیلی هم عالی این کار را انجام می دهد.

ویژگی های تحسین برانگیز زیادی در بخش تولید سریال وجود دارد، که مهمترین آن ها این است که سریال کاملا دوزبانه است. نقطه ضعف آن این است که شخصیت های زن فقط کمی از همسر یا مادر بودن فراتر می روند؛ آن ها حامیان بزرگی برای همسرانشان هستند، اما هرگز داستان مختص به خودشان را ندارند. این خیلی برای شخصیتی مثل Maria ناامیدکننده است که خانواده اش تاریخ وسیعی در تجارت موادمخدر داشته اند. اما در نهایت با اینکه اپیزودها کمی طولانی هستند، ریتم حساب شده است؛ ممکن است از لحاظ نتیجه وقایع را بدانیم، اما جذابیت و عدم قطعیتی در نارکوس: مکزیک وجود دارد که در هر لحظه ما را جذب داستان می کند. در ابتدای این فصل به ما یادآوری می شود که جنگ های موادمخدری داستان های بدون پایان هستند. اما برای اشخاصی که درگیر آن شده اند، همان طور که Maria هشدار می دهد، بالاخره زمانی می رسد که دیگر نمی توانی رقیب را شکست بدهی و در نتیجه شکست می خوری.

سریال نارکوس: مکزیک در تاریخ ۱۶ نوامبر از شبکه نتفلیکس پخش شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا