نقد و بررسی فیلم Pokémon Detective Pikachu: طرفداران پوکمون عاشق این فیلم میشوند
فیلم Pokémon Detective Pikachu «پوکمون کارآگاه پیکاچو» با در نظر گرفتن سلیقهی طرفداران پوکمون و علاقمندان جدید این فرنچایز ساخته شده است. چه سعی کرده باشید همهی آنها (که الان حدود ۸۰۰ تا پوکمون هستند) را به دست آورید یا به تازگی شیفتهی این دنیای دیوانهوار شدهاید، این فیلم لایو اکشن چیز جدیدی به طرفدارن این ژانر در هر سنی ارائه میدهد. اگر دوست داشتید شاهد همکاری گرولیتها و اسنوبالها با همتایان انسانی خودشان در نیروی پلیس باشید، یا یک گروه اسکورتل را حین خاموش کردن آتش ببینید، یا یک آکتیلری را در حال سرو کردن نودل در یک کافه خیابانی ببینید، پس Detective Pikachu مخصوص شماست. و اگر تمام چیزی که میخواهید این است که ۱۰۵ دقیقه یک پیکاچوی بامزه را در حال نوشیدن مقدار زیادی قهوه و جک گفتن حین حل کردن یک جرم تماشا کنید، باز هم این فیلم مخصوص شماست.
اما بقیه احتمالا از این فیلم خوششان نیاید. Detective Pikachu کلا دربارهی پوکمون، یعنی شخصیت اصلی و دیگر موجودات آن دنیا است. در هر صحنه یک پوکمون حضور دارد، که بعضی از آنها در جلوی صحنه و بعضی در پسزمینه قرار گرفتهاند یا در سایهها مخفی شدهاند، اما فقط برای این آنجا هستند تا طرفداران پروپاقرص پوکمون آنها را پیدا کرده و از این قضیه خوشحال باشند. اما اگر میخواهید همهی آنها را در فیلم کشف کنید قطعا باید فیلم را چند بار تماشا کنید. متاسفانه معمای اصلی داستان خیلی روی شخصیتهای دوبُعدی و پیچشهای داستانی کلیشهای تمرکز میکند، که بعضی از آنها اگر به جای دنیای پوکمون در دنیای واقعی روایت میشد خیلی منطقیتر به نظر میآمد. خلاصه اینکه، Detective Pikachu را فقط به خاطر پوکمون تماشا کنید، نه به خاطر داستان.
اگر با ذهنیت درستی سراغ Detective Pikachu بروید از آن لذت خواهید برد. رایان رینولدز (Ryan Reynolds) دلربایی، بذله گویی و انرژی زیادی وارد شخصیت اصلی کرده است. تیم جلوههای ویژه جذابیت پیکاچو را خیلی بیشتر کردهاند؛ او واقعا در هر لحظه از فیلم بامزه است، و همین شاید باعث رضایت عدهای از مخاطبان شود. این جذابیت به دیگر شخصیتهای لایو اکشن پوکمون مثل مثل سایداک، اسنورلکس، ایپام و حتی آقای مایم هم سرایت کرده است. بعضی از پوکمونهای بزرگتر مثل مچامپ، چاریزارد، بلستویز و تورترا به جای جذاب بودن باابهت هستند، اما هنوز هم تماشای آنها لذتبخش است. و به جای اینکه شخصیتهای مکملی در داستان باشند، برخی از آنها نقش مهمی در معمای داستان دارند که انتظارش را ندارید. باید نویسندگان فیلم را برای استفاده از شخصیتهای مختلف به روشی معنادار تحسین کرد.
البته بخش متفکرانهی داستان شامل شخصیتهای انسانی یعنی تیم گودمن (با بازی جاستیس اسمیت (Justice Smith)) و لوسی استیونز (با بازی کاترین نیوتن (Kathryn Newton)) میشود، پسر و دختری جوان که حین حل کردن معمای شهر رایم سیتی با هم روبرو میشوند. اسمیت و نیوتن باید چندین سکانس اکشن با پوکمون بازی کنند و صحنههای دیالوگدار زیادی با او دارند، که در واقع هنگام فیلمبرداری کنار یکدیگر نیستند، هر چقدر هم که واکنش آنها نسبت به یکدیگر واقعی به نظر برسد. این دو خیلی خوب موفق میشوند این قضیه را قابل باور نشان دهند که رایم سیتی شهری است که در آن هر کسی یک دوست پوکمونی دارد.
البته همه یک دوست پوکمونی ندارند. تیم یک مامور بیمه است که قبلا خیلی در مسائل مربوط به پوکمون حرفهای بوده، اما تصمیم پدر کارآگاهش برای اینکه زمان بیشتری با پوکمونها به جای پسر خودش بگذراند باعث شده او این کار را رها کند. به همین دلیل است که فیلم با تلاش رفیق تیم یعنی جک (با بازی کاران سونی (Karan Soni)) برای جفت کردن او با یک پوکمون تنها و گوشهگیر شروع میشود؛ این صحنه را اسپویل نمیکنم چون آغاز جالبی برای داستان است، اما باعث افزایش بیمیلی تیم به دوست شدن با پوکمونها میشود. چند لحظه بعد، تیم متوجه میشود پدرش کارآگاه هری گودمن گم شده و احتمال میرود مرده باشد، که این خبر قهرمان داستان را در شرایط خیلی بدی قرار میدهد.
متاسفانه از آنجا به بعد، معمای داستان تقلا میکند پوکمون را با یک فیلم نوآر کارآگاهی ترکیب کند. نزدیکترین فیلمی که میتوانم Detective Pikachu را با آن مقایسه کنم Who Framed Roger Rabbit «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» است، یک فیلم جاهطلبانه محصول سال ۱۹۸۸ که در آن یک کارآگاه مصمم لایو اکشن وارد شهر تون (Toon Town) شد تا همراه یک خرگوش انیمیشنی یک جنایت را حل کند. دلیل آن که Who Framed Roger Rabbit به موفقیت رسید و Detective Pikachu موفق ظاهر نمیشود این است که رابطهی بین ادی والیانت و راجر برای مدت زیادی خیلی بد است تا اینکه آنها بالاخره به یکدیگر اهمیت میدهند و معما را حل میکنند. تیم و پیکاچو شروع سختی دارند، همانطور که رابطهی تیم و لوسی در ابتدا ناشیانه است، اما آنها خیلی زود با هم دوست میشوند. بسیاری از تنش کمدی بین آنها از بین میرود، و باعث میشود مخاطبان تا رسیدن به گام بعدی در حل معما فقط به دنبال پیدا کردن پوکمونهای جدید باشند.
حتی برای فیلمی که براساس یک بازی ویدیویی/کارتون ساخته شده، داستان خیلی مسخره است، مخصوصا وقتی وارد بخش سوم و پایانی فیلم میشویم. بخشی از بامزه بودن فیلم به همین است، اما این یک داستان کاملا غیرمنطقی است. بدون اینکه بخواهم پیچشهای داستان را لو بدهم همین را بگویم که ماموریت تیم، لوسی و پیکاچو برای حل معمای ناپدید شدن/مرگ هری شامل مبارزات غیرقانونی و زیرزمینی، سازمانی قدرتمند که دوستداران و متنفران از پوکمونها را استخدام میکند، و پیچشهای عجیب و غریبی است که باعث میشوند یا تا چند لحظه شوکه شوید یا به مسخره بودن آنها بخندید. (همچنین چون در تریلرها شاهد حضور میوتو شخصیت قدرتمند از نظر ذهنی بودیم، پس میگویم که او هم در فیلم حضور دارد اما نه به شکلی که انتظارش را دارید.)
هنگام تماشای ۱۵ دقیقه پایانی Detective Pikachu چندین بار پشت سرهم خواهید گفت: وایسا ببینم، چی شد؟ تا اگر کل فیلم حواستان به داستان اصلی نبوده باشد کلیات آن را متوجه شوید. آیا همه از پایان فیلم راضی خواهند بود؟ قطعا نه. آیا بیشتر مخاطبان از تماشای جست و خیزهای پوکمونهای لایو اکشن فیلم آنقدر خوشحال میشوند که پایان مسخرهی آن را نادیده بگیرند؟ احتمالا بله.