با ارزشیابی شدنِ ۱۷ فیلم از ۲۱ فیلم حاضر در در بخش مسابقهی جشنوارهی کن سال ۲۰۱۹، اکنون زمان مناسبی برای رتبهبندی اکثر آثار حاضر در قسمت اصلی فستیوال امسال است.
با اینکه هنوز دو روز تا پایان یافتن کاملِ هفتاد و دومین دوره از فستیوال فیلم کن باقی مانده است و هنوز هفت فیلم در قسمت مسابقهی جشنواره هستند که بهصورت کامل توسط تکتک اعضای هیئت داوران آن رتبهبندی نشدهاند، اما همین حالا هم باتوجهبه میانگین نمرات دادهشده به هفده فیلم پخششده، میتوان درک بالایی نسبت به وضعیت جشنوارهی امسال پیدا کرد. البته پیش از ورود به بخش رتبهبندی تمامی فیلمها تا به این لحظه، دقت داشته باشید که نمرهی نوشتهشده برای ارزیابی آنها، میانگینِ نمرات ده داور حاضر در هیئت داوران جشنوارهی امسال را به نمایش میگذارد. داورانی که تمامیشان مطابق قوانین جشنواره، به هر فیلم یکی از پنج امتیازِ ۰ (بد)، ۱ (ضعیف)، ۲ (متوسط)، ۳ (خوب) و ۴ (عالی) را از چهار ستاره، اهدا کردهاند. دقت کنید که ده نمرهی مورد اشاره، توسط استفانی زکارک آمریکایی از مجلهی Time، جاستین چانگ آمریکایی از لسآنجلس تایمز، پیتر برادشای بریتانیایی از گاردین، نیک جیمز بریتانیایی از Sight & Sound، جولین جستر و دیدیِی پِران فرانسوی از Libération، کاتیا نیکودیمس آلمانی از Die Zeit، وانگ مویان چینی از The Paper، میشل سیمنت فرانسوی از Positif، انتون دالین روسی از Meduza و گروه منتقدان اسکرین اینترنشنال به فیلمها داده شدهاند. این وسط، اگر نام یکی از فیلمهای مورد علاقهتان (یا حتی سریالهایی همچون Too Old To Die Young از نیکُلاس ویندینگ رفن) از جشنوارهی کن امسال را در فهرست پیشرو پیدا نکردید و حتی اسمش را در بین فیلمهای انگشتشمار باقیمانده در گروه مسابقه که هنوز ردهبندی نشدهاند نیز ندیدید، تعجب نکنید. چرا که کن فضای گسترده و بزرگی برای نمایش آثار گوناگون دارد و بسیاری از آثار به چشمآمده توسط شما از جشنوارهی امسال، لزوما ساختههایی سینمایی نیستند که در گروه فیلمهای بخش مسابقهی اصلی آن، حضور به هم میرسانند.
۱۱- Frankie
نمرهی هیئت داوران کن: ۱.۶ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز:۵۴ از ۱۰۰
فیلم آمریکایی-فرانسویِ Frankie به کارگردانی آیرا سکز، تصویر قرار گرفتن سه نسل مختلف از اعضای یک خانوادهی اروپایی درکنار یکدیگر را نشان تماشاگرانش میدهد. قصهای جریانیافته در شهر افسانهای سینترا در پرتغال که به آدمهایی میپردازد که میخواهند پیش از فرا رسیدن مرگ قدیمیترین عضو خانواده، آخرین تعطیلاتشان را با هم تجربه کنند. تنظیمات خیالانگیز فیلمنامهی اثر هم در دل داستان گفتهشده، اعضای این خانواده را به برخی از شکنندهترین و رمانتیکترین لحظات زندگیشان میبرد و در عین حال روی شخصیتپردازیشان به شکلی عمیق، افشای رازهایشان به شکلی شوکهکننده و چگونگی قرار دادن یک سلبریتی شناختهشده در مرکز همهی ماجراها، وقت میگذارد. هرچند که درنهایت باید پذیرفت مطابق نمرات، احتمالا اهداف و آرزوهای Frankie، بزرگتر از دستاوردهای حقیقی آن بودهاند.
۱۰- The Dead Don’t Die
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۲ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۵۲ از ۱۰۰
جیم جارموش پرطرفدار، آنقدر فیلمهای به یاد ماندنی دارد که برخی از شکستهای اخیرش جایگاه سینمایی او را در نگاه بسیاری از مخاطبان، پایین نیاورند. اما به نظر میرسد که باید بپذیریم فیلم زامبیمحور جدید کارگردان Dead Man، قرار نیست جایی بین برترین آثار وی برای خود دستوپا کند. فیلمی با بازی بیل مری، آدام درایور، تیلدا سوئینتن، دنی گلاور و سلنا گومز که مثبتاندیشترین منتقدانش آن را پرشده از طعنههای سیاسی میدانند و خود جارموش، تکتک دقایقش را یادآور صدمههای واردشده به کرهی زمین توسط انسانها، به شمار آورده است.
The Dead Don’t Die در شهر کوچک و ساکت سنترویل پیش میرود. جایی که ناگهان مردمش متوجه میشوند ماه در آسمان آن، پایینتر از حالت عادیاش آمده است و بیشتر از حالت عادی خود نیز در آسمان میماند. در سنترویل، هر روز همهچیز عجیبتر میشود، حیوانات رفتارهای غیرمنتظرهتری به نمایش میگذارند و تعیین طول روز نیز غیرممکنتر از قبل، به نظر میرسد. همهی اینها هم درکنار انتشار اخبار ترسناک و آگاهی یافتن مردم از نگرانیهای برخی دانشمندان، ساکنان شهر را نگرانتر و نگرانتر از قبل میکند. تا وقتی که مردگان از قبرهایشان برمیخیزند و نبرد اصلی آنها برای بقا، آغاز میشود.
۹- Little Joe
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۳ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
فیلم انگلیسی-اتریشی Little Joe که جسیکا هوزنر وظیفهی کارگردانیاش را برعهده داشته است، به گل جدیدی میپردازد که توانایی شاد کردن انسانها را دارد. این وسط، مادر جوانی با نام آلیس که یکی محققان فعال در پروژهی آفرینش این محصول گلخانهای بهخصوص است، یک روز این گل قرمزرنگ زیبا را که «جو کوچولو» نامیده میشود، برای پسرش میبرد. تا او هم یکی از این گلها را داشته باشد و در ازای نگه داشتن آن در دمای مطلوب، آب دادن به آن و حرف زدن با وی، شادی بیشتری را در زندگی خود کسب کند.
همین کار هم در طولانیمدت، پسرک را با تغییراتی مواجه میسازد. بهگونهای که وی شاید همچنان به مانند قبل حرف بزند و زندگی کند، اما انگار بخشهایی از هویتش را از دست داده است. در همین حین، همکاران آلیس در گلخانه هم که هر روز با تعداد زیادی از «جو کوچولو»ها در ارتباط بودهاند، شروع به مواجهه با برخی تغییرات میکنند. نتیجه هم میشود آن که آلیس به ذات فعالیت این گلها شک میکند و هر لحظه، ترس بیشتری وجودش را فرا میگیرد. هرچند که در عین انکارناپذیریِ جذابیت ایدهی فیلم برای قصهگویی، نمیتوان از یاد برد که Little Joe قبل از اکران شدن در جشنوارهی امسال، بیشتر از وضع فعلی، جذاب و هیجانانگیز به نظر میآمد.
۸- Young Ahmed
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۴ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۶۱ از ۱۰۰
Young Ahmed یعنی درامی از سینمای بلژیک که ژان پیر و لوک داردن خالقان آن بودهاند و قصهی پسری نوجوان و جنگ تمامناشدنی ایدهآلهای اعتقادی او و خواستههای روزمرهاش را روی پردههای نقرهای میبرد. فیلمی از برادران داردن که جزو برترین آثارشان نیست اما در نگاه بعضی منتقدان، نبردهای درونی یک انسان را به خوبی زیر ذرهبین برده است و در تصویرسازی از «عشق» بهعنوان مانعی بر سر راه اعمال خشونتآمیز، موفق به نظر میآید.
۸- Les Misérables
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۴ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
بعد از بارها و بارها ساخته شدن اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی گوناگون با اقتباس از شاهکار ادبی ویکتور هوگو، خیلیها با دیدن نام فیلم جدید لج لی، فکر میکردند که او هم میخواهد امسال یک اقتباس تصویرمحور دیگر از «بینوایان» را به کن بیاورد. اما Les Misérables که با گسترش ایدهها و داستان فیلمی کوتاه با همین نام ساخته شده است، قصهای امروزی را به تصویر میکشد. داستان آن هم از جایی شروع میشود که استفان، یکی از کاراکترهای اصلی فیلم، به عضویت نیروی ضد جرایم در یکی از حومههای پاریس درمیآید. استفان پس از عضویت در تیم، به سرعت و در همراهی با دو عضو قدیمی و باسابقهی تشکیلات یعنی کریس و گوآدا، متوجه وجود درگیریهایی جدی مابین گنگهای حاضر در مناطق نزدیک به حوزهی استحفاظیشان میشود.
در این بین و همزمان با نمایش تلاش آنها برای دستگیری حداکثر خلافکاران ممکن اما یک مورد توجه مخاطبان را جلب خواهد کرد. آن که فیلم فقط در همان مناطقی از فرانسه که ماجراهای «بینوایان» ویکتور هوگو در آنها جلو میرفت، پیشروی نمیکند. بلکه همزمان با روایت داستان، به شکلی تلخ میگوید نقاط مورد بحث، همچنان از بعضی از مشکلاتی که هوگو صد و پنجاه سال قبل با کتابش از وجودشان نالید، رنج میبرند. شاید به این هدف که بگوید دنیای ما هنوز با تمام پیشرفتهایش، در پشت سر گذاشتن مشکلاتی اجتماعی و کلیدی، ضعفهایی بیپایان دارد.
۷- A Hidden Life
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۵ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۷۴ از ۱۰۰
مخالفان میگویند ترنس مالیک با این فیلم، بیش از حد کند داستانگویی میکند و حتی گاهی بیشتر از روایت داستان، روی نمادپردازی و معناسراییهای اغراقشده سرمایهگذاری کرده است و موافقان میگویند A Hidden Life، یکی از پرمفهومترین آثار کن ۲۰۱۹ است. فیلمی با حسوحالِ کند و کاو و جستوجو در دل تاریخ که بر پایهی رویدادهای واقعی پیش میرود و بهگفتهی سازندگانش، قهرمانی ناشناخته را به باد ستایش میگیرد. شخصی اتریشی که از جنگیدن برای نازیها در جنگ جهانی دوم سر باز زد و در این راه مجبور شد که شنیدنِ تهدیدهایی مختلف از جمله اعدام به خاطر خیانت و خطر جدایی از زندگی عاشقانهاش با همسر و فرزندانش را به جان بخرد.
۷- Sorry We Missed You
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۵ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۷۶ از ۱۰۰
درامی به تهیهکنندگی ربکا اُبرایان، نوشتهشده توسط پل لیورتی و کارگردانیشده توسط کن لوچ انگلیسی. فیلمسازی که سال گذشته هم با I, Daniel Blake، قدرتش در ترسیم دقیق و پرجزئیات یک خانوادهی متفاوت را نشان داد و به نظر میرسد اکنون باید شاهد جلوههای متفاوتی از تواناییهایش در Sorry We Missed You باشیم. Sorry We Missed You که در شمال شرق انگلستان فیلمبرداریاش را پشت سر گذاشته است، یک پیک تحویلدهنده و همسر نگرانش را مقابل دوربین میبرد. اعضای اصلی خانوادهای که باتوجهبه شرایط سخت اقتصادی و وضعیت کاری بد والدین، در آستانهی نابودی قرار گرفته است.
۷- The Whistlers
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۵ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
یک تریلر جنایی از کشور رومانی که افسر پلیسی با نام کریستی را به تصویر میکشد که به منطقهای قرارگرفته درون مجموعالجزایر قناری میرود. کریستی در این جزیره که لاگومرا نام دارد، درکنار زن مورد علاقهاش یعنی گیلدا وقت میگذراند و در همین حین، ذرهذره شروع به یادگیری زبان مردمان بومی منطقه میکند. میپرسید کریستی به چه دلیل به یادگیری زبان آنها و اصلا آمدن به این منطقه احتیاج دارد؟ زیرا میخواهد فردی به نام سُل را از زندانی در رومانی، فراری دهد. سُل کیست؟ تنها انسان زنده که از محل مخفی شدن ۴۲ میلیون یورو پول ناقابل که به پاکو تعلق دارند، مطلع است. قبل از اینکه بپرسید هم باید بگویم پاکو، یک خلافکار بزرگ مکزیکی است که اگر هرچه زودتر به پولش نرسد، جان خیلیها را به خطر میاندازد. با تمام این توصیفات جالب، اگر اثر مورد بحث هنوز برایتان به اوج جذابیتش نرسیده، باید بدانید The Whistlers (که Gomera نیز نامیده میشود) نه یک درام خشن، که فیلمی کمدی است!
۶- Bacurau
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۶ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
یک وسترن علمیتخیلی عجیبوغریب از سینمای برزیل! این احتمالا دقیقترین توصیفی است که میتوانیم از Bacurau، یکی از موفقترین فیلمهای حاضر در بخش رقابت اصلی جشنوارهی کن امسال، ارائه دهیم. Bacurau که حتی تماشای تریلر یکدقیقهای آن برای بسیاری از سینماروها، آورندهی احساساتی عجیب و خاص خواهد بود، یک داستان افسانهای و از برخی جهات واقعگرایانه را برمیدارد و عناصر فانتزیاش را با اجزایی برداشتهشده از سینمای علمیتخیلی و دلهرهآور، جایگزین میکند. درکنار همهی اینها هم موقع تماشای اثر، با تصویربرداریهایی روبهرو هستیم که برخی منتقدان جنس اکشنشان را الهامگرفته از بازیهای ویدیویی سبک Shoot ’em up به حساب آوردهاند.
ماجرا اما از جایی جالبتر میشود که مطلع شوید مطابق گفتههای تماشاگران، Bacurau دقیقا در همان ثانیههایی که فکر میکنیم بالاخره از آن سردرآوردهایم، به سطح تازهای از دیوانگی قدم میگذارد و دوباره همهچیز را برایتان نامفهوم میکند. پروسهی رقم خوردن همهی فجایع غیر قابل درک حاضر در فیلم، از زمانی آغاز میشود که لابهلای سکانسهای ابتدایی آن، کارملیتای نود و چهار ساله یعنی پیرترین ساکن Bacurau از دنیا میرود. چرا که دقیقا کمی بعد از مرگ او و مواجههی ساکنان این شهر کوچک با اتفاقاتی عجیب، آنها متوجه میشوند که Bacurau از تمام نقشههای دنیا پاک شده است. پس از پاک شدن شهر از روی نقشهها هم نوبت قطع شدن کامل برق شهر است و این دربرابر دیگر اتفاقاتی که در دل این آخرالزمان غیر قابل درک از راه خواهند رسید، هیچ اهمیتی ندارد.
۵- The Wild Goose Lake
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۷ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
نمایندهی اصلی سینمای چین در جشنوارهی کن امسال، درامی گانگستری است که قصهی کلیشهای فرار یک خلافکار را به شیوهای معرکه و پرشده از تازگی به تصویر میکشد. مردی که تنها یک زن مرموز به کمکش میشتابد و حجم قابل توجهی از فیلم، به جابهجایی او بین نقاط مختلف منطقهای بهخصوص از شهر تعلق دارد. نه زن مرموز بدون هدف به این خلافکار نزدیک میشود و نه ماجرای او و فداکاری احتمالیاش برای خانواده، تنها عنصری است که قصهی تحسینشدهی فیلم را شکل میدهد. اما ورای تمامی اینها، برخی منتقدان معتقدند که The Wild Goose Lake بیشتر ار هر مورد دیگر، با سه چیز به یاد آورده خواهد شد؛ فیلمبرداریهای عالی و فکرشدهاش، مدل متفاوت بسیاری از لحظاتش نسبت یکدیگر و صد البته گردنزده شدن یک خلافکار روی موتورسیکلت در یکی از بهترین سکانسهای اکشن و صد البته، تکاندهندهاش.
۴- Atlantics
نمرهی هیئت داوران کن: ۲.۸ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
از فیلم Atlantics که به سان بسیاری از فیلمهای حاضر در جشنوارهها یک نام دیگر (Atlantique) هم دارد، بهعنوان درامی پرشده از اِلِمانهای ماورا الطبیعه یاد میکنند که میخواهند در فرمی باورپذیر، امکان رسیدن به آیندهای روشنتر را نشان تماشاگرانش دهد. اثری از کشور سنگال و کارگردانیشده توسط متی دیاپ که همین حالا، یک رکورد تاریخی را از خود به جا گذاشته است. چون Atlantics نخستین فیلم در تاریخ بود که زنی سیاهپوست را در جایگاه کارگردان میدید و موفق شد در گروه فیلمهای حاضر در رقابت اصلی جشنوارهی کن، قرار بگیرد.
۳- Once Upon a Time In Hollywood
نمرهی هیئت داوران کن: ۳.۰ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
داستان «روزی روزگاری در هالیوود»، در لس آنجلسِ سال ۱۹۶۹ میلادی روایت میشود. در شهری رو به تغییر که ستارهی همیشگی دنیای تلویزیون یعنی ریک دالتون (لئوناردو دیکاپریو) و بدل همیشگیاش در صحنه (برد پیت) را به چالش میکشد و با تغییر دادن ذات فعالیت بازیگران از برخی جهات، آنها را وارد قسمت سختی از زندگی هنریشان میکند. طوری که هر دوی آنها برای ماندن در صنعت فیلم و سریالسازی، وادار به انجام کارهایی دیوانهوار میشوند. اما ماجرای نهمین فیلم از کارنامهی تارانتینو، از جایی به اوج جذابیتش میرسد که کلیف بوث و ریک دالتون، هر دو میفهمند در همسایگی زنی بسیار معروف با نام شارون تیت (با نقشآفرینی مارگو رابی)، زندگی میکنند. حالا همهی اینها را بهعلاوهی استخوانبندی سفتوسخت و در عین حال بدون محدودیت فیلم به عقیدهی منتقدان، طوفان لحظات تارانتینویی در ثانیههایش به عقیدهی تماشاگران و پختگی تصویرسازیهای فیلمساز در تکتک دقایق به باور هر دوی آنها کنید تا خواسته یا ناخواسته، Once Upon a Time In Hollywood را بهسادگی در گروه مورد انتظارترین فیلمهای هالیوودیتان در سال جاری، قرار داده باشید.
بعضی رسانههای سینمایی، از «روزی روزگاری در هالیوود» بهعنوان روشنترین و دوستداشتنیترین فیلم تارانتینو یاد کردهاند و حتی عقیده دارند کمتر از تمامی آثار او، از حسوحالی مشابه با تکتک ساختههایش بهره میبرد. فیلمی که قصهی کلیف بوث و ریک دالتون را شکل میدهد و سپس از کل آن داستان، بهعنوان پیشزمینهای برای رسیدن به قتلهای منسن استفاده میکند. درحالیکه تا انتهای کار، قتلهای منسن صرفا در تصویر کلی فیلم دیده میشوند و در مرکز روایت داستان آن قرار نمیگیرند. همین هم به فیلم جلوهای متحرک میبخشد؛ در قد و قامت اثری که در یک نقطهی خاص، متوقفشدنی نیست و دائما با داستانهایی بسیار، سر و کار دارد.
۲- Portrait of a Lady on Fire
نمرهی هیئت داوران کن: ۳.۲ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
فیلم فرانسوی Portrait of a Lady on Fire، به سال ۱۷۶۰ میلادی سفر میکند و سراغ ماجرای نقاشی میرود که باید بدون پی بردن سوژهاش، تابلویی از او بکشد. فیلمی از سلین شیاما که تماشاگران حرفهای میگویند برای دیدن آن، بیشتر از گوش دادن به دیالوگها، باید روی جزئیات به کار رفته در طراحی لباسها، نگاههای شخصیتها و لبخندهای پنهانیشان به یکدیگر و روح قصه که در تمام دقایق اثر جریان پیدا کرده است، تمرکز کرد. در این بین هم نباید از یاد برد که شخصیتهای اصلی این داستانگویی ۲ ساعته، جزیرهای کوچک، نقاشی حرفهای و بانویی اشرافی هستند. آدمهایی که از جایی به بعد، همهچیز به شکلی متفاوت با انتظارات اولیهی آنها، وجودشان را درگیر احساسات گوناگون میکند.
۱- Pain and Glory
نمرهی هیئت داوران کن: ۳.۳ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
با درنظرگرفتن آن که در جشنوارهی کن سال گذشته، فیلم Burning از سینمای کرهجنوبی، موفق به کسب نمرهی جنونآمیز ۳.۷ از هیئت داوران شد و باز هم نخل طلا را به دست نیاورد، خواه یا ناخواه باید پذیرفت که با وجود بالاتر بودن نمرهی Parasite، فعلا Pain and Glory و به بیان واضحتر پدرو آلمودوار، بیشترین شانس برای کسب نخل طلای فستیوال هفتاد و دوم را دارد. فیلمی شخصی برای او و نوشته و کارگردانیشده توسط خودش که تصویری از زندگیاش را به یکی از لایق احترامترین اشکال ممکن که فقط از یک استاد فیلمسازی برمیآید، روی پردههای نقرهای برده است. جالبتر آن که قهرمان خاکستری و اصلی قصه هم فیلمسازی است که از نظر جسمی، وضعیت نابهسامانی دارد و اکنون انگار هر روز، درون انواع و اقسام خاطراتش گیر میافتد. Pain and Glory نیز بیشتر ار هر چیز دیگر، دربارهی تلاش او برای به آغوش کشیدن گذشتهاش و رسیدن به رستگاری حقیقی است. البته منتقدان موافق با ساختهی تازهی آلمودوار که پنهلوپه کروز را هم در گروه بازیگران دارد، به خوانندگانشان اطمینان بخشیدهاند که لایق تحسین بودن و درگیرکنندگی فیلمنامهی آن، هرگز مانع درخشان جلوه کردن تکتک تصاویر اثر و غوطهورکنندگی فیلمبرداری زیبایش نمیشود.
برندهی اصلی: Parasite به کارگردانی بونگ جون-هو
نمرهی هیئت داوران کن: ۳.۴ از ۴
میانگین نمرات در راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
همین که ما در دنیایی زندگی میکنیم که در آن کارگردان Okja هرچندوقت یک بار با فیلمی تازه از راه میرسد، نشان میدهد هنوز جهان پیرامونی آنقدرها هم جای بدی نیست! اما خبر خوب اصلی این است که نمایندهی سینمای کرهجنوبی در جشنوارهی کن سال ۲۰۱۹ یعنی Parasite را به عقیدهی بسیاری از مخاطبان، میشود یکی از سه فیلم برتر بونگ جون-هو به شمار آورد. یکی از سه فیلم برتر کارگردانی که خودش جزو بهترین فیلمسازهای زندهی دوران به شمار میآید. علاوهبر تمامی فیلمهای قرارگرفته در فهرست بالا، Matthias & Maxime از کانادا با نمرهی ۱.۷ از هیئت داوران و !Oh Mercy از فرانسه با نمرهی ۲.۴ نیز جزو آثار ارزشیابیشده در کن، تا لحظهی پایان یافتن پروسهی نگارش این مقاله هستند. فیلمهایی که جنس بهخصوص واکنشهای منفی واردشده به آنها، اینقدر جدی بوده است که نتوان در ردهبندی مقاله، جایی برایشان پیدا کرد. از طرفی فیلمهای The Traitor از ایتالیا، فرانسه، آلمان و برزیل، Mektoub, My Love: Intermezzo از فرانسه، It Must Be Heaven از فرانسه، آلمان، کانادا و ترکیه و Sibyl از فرانسه، تنها آثار هنوز ارزشیابینشدهی جشوارهی امسال هستند. فیلمهایی که نمیتوانیم نظری قطعی دربارهی کیفیتشان بدهیم اما تقریبا مطمئنیم که میانگین نمرات ۳.۴ هیئت داوران کن به Parasite را پشت سر نمیگذارند. همهی اینها را هم گفتم تا بدانید چرا به احتمال خیلی زیاد، بونگ جون-هو تا انتهای کار در Jury grid دست بالا را خواهد داشت و چرا میشود با اطمینان نسبتا زیاد، از فیلم او بهعنوان برندهی اصلی کن امسال یاد کرد.
کی-وو به امید بیرون کشیدن خانوادهی فقیرش از باتلاق زندگی در جایگاه آدمهایی سطح پایین در جامعه، به شکلی حسابشده قدم به پارک خانوادگی یک خانوادهی ثروتمند میگذارد و تکتک وسایل قرارگرفته در آنجا را با لوازم متعلق به خودش، خواهرش، مادرش و پدرش جایگزین میکند. تا جایی که این تهاجم آرامآرام اما توقفناپذیر که تماشایش برای تمامی بینندگان سرگرمکننده خواهد بود، بالاخره در یک شب طوفانی، جلوهی عجیب و حقیقیاش را نشان همگان میدهد. همان لحظاتی که ناگهان ژانر Parasite را دچار تغییر میکنند و آن را بهجای فیلمی اجتماعی دربارهی دو خانوادهی متضاد، در جایگاه اثری ترسناک، خشن و استرسزا، مقابل تماشاگر میگذارد. طوری که به قول منتقدان، در همین ثانیهها، ساختهی جدید جون-هو جایگاه قبلیاش بهعنوان فیلمی معرکه را ترک میکند و روی سکوی کوچک فیلمهای ماندگار در طول سالهای طولانی میایستد. اگر خواندن سرتاسر این پاراگراف همزمان با به یاد آوردن کارنامهی کارگردان فیلم سبب نشدهاند که Parasite در یکی از بالاترین رتبههای فهرست آثار سینمایی مورد انتظارتان قرار بگیرد، جشنوارهی کن امسال احتمالا برای کسب رضایت شما برگزار نشده است.