سه نوع مواد غذایی که هلی بری هرگز آنها را نمی خورد.
بخش بزرگی از زندگی من تناسب اندام است ، من واقعاً معتقدم آنچه که در دهان می گذاریم ، بیشترین
تأثیر را بر سلامتی ما از هر جنبه ای از سبک زندگی مان می گذارد. من قدرت عمیق غذای دست اول را
دیدم و در طول زندگی ام ، برای سلامتی و حال خوب ، تغییرات چشمگیری در رژیم غذایی خودم ایجاد
کرده ام. از زمانی که در 22 سالگی به دیابت مبتلا شدم ، غذاهای خاصی هست که من دیگر آنها را
حتی لمس هم نخواهم کرد.
مردم غالباً از من سؤال می کنند که آیا پرهیز از بعضی از غذاها سخته و آیا دلم برایشان تنگ می شود
و جواب من؟ اصلا به هیچ عنوان!
اعتراف خواهم کرد ، درست است که تغییر در رژیم غذایی در ابتدا بسیار سخت است. (باور کنید ، من
نوسانات روحی و هوسها را به خاطر می آورم!) اما بعد از مدتی – برای من ، حدود سه هفته بود – آن
هوس ها ناپدید شدند و ذائقه ام تغییر کرد. . صادقانه بگویم ، من بعد از رها کردن چند غذای خاص ،
احساس بی نهایت سلامتی و پرتحرکی می کنم .
البته سفر هرکسی به سمت سلامتی مطلوب خود کمی متفاوت به نظر می رسد ، اما خداحافظی از
غذاهای زیر همه این تفاوت ها را برای من ایجاد کرده است (خصوصاً در مورد مدیریت دیابتم).
1. قند و شکر
وقتی 19 یا 20 سال داشتم ، درست قبل از تشخیص دیابتم ، من یک معتاد کامل به شیرینی جات بودم.
من روزم را با نوعی غلات شیرین مانند Lucky Charms یا Cocoa Puffs شروع کردم و همیشه ، همیشه
آب نبات همراهم داشتم . من تمام وقت شیرینی جات می خوردم.
با این حال ، تشخیص دیابتم یک تلنگری برای من بود . از ویترین مغازه ها آب نبات ، دسرها و حتی میوه
های فوق العاده شیرین را می دیدم. در ابتدا کار سختی بود. من در کل زندگی خودم آنقدر به شکر اعتماد
کردم که هنگام ترکش ، سردرد و نوسانات وحشتناکی داشتم.
با این حال ، طی چند هفته ، من احساس بهتری پیدا کردم. سرانجام میل من به خوردن شیرینی جات
کاملاً از بین رفت. من حتی دیگر طعم آن را دوست نداشتم. حالا ، حتی اگر شما یک بشقاب بزرگ دسر
را جلوی من بگذارید ، من صفر درصد به آن علاقه مندم. تنها زمانی که این روزها شیرینی می خورم
روزهای تولد فرزندم است – و این برای آنها است ، نه به خاطر خودم. من حتی میوه های کم قند مانند
تمشک می خورم.
2. کربوهیدرات سفید
بعد از اینکه قند و شکر را حذف کردم ، سریع فهمیدم که بدن کربوهیدراتهای تصفیه شده را مستقیماً به
قند تبدیل می کند بنابراین برای مدیریت بهتر دیابت من قسم خوردم که اینها را هم دیگر نخورم.. من برنج
(بله ، حتی برنج قهوه ای) ، ماکارونی و نان را کنار گذاشتم و هرگز به عقب نگاه نکردم.
می دانم بعضی از شما تعجب می کنید که چگونه می توانید نان را کنار بگذارید؟ اما درست مانند قند ،
وقتی به بدن زمان کافی بدون آن را می دهید ، ذائقه شما تغییر می کند و جذابیت خودش را از دست
می دهد.از آنجا که من این کربوهیدراتهای سفید را از رژیم غذایی خودم حذف کردم و بیشتر در مورد سبک
زندگی کتو یاد گرفتم ، غذاهای پر کربوهیدرات را کاهش دادم و کم کربوهیدراتها را جایگزینش کردم.
بنابراین به جای اینکه سیب زمینی پوره شده بخورم ، گل کلم را با کره و نمک درست می کنم. خیلی
خوشمزه و کرمی است ، بچه های من حتی تفاوتش را متوجه نمی شوند یا ، وقتی بچه های من پاستا
می خورند ، من رشته فرنگی کدو را انتخاب می کنم. این تعویض ساده باعث می شود که من هم از غذا
خوردن کنار بچه هایم لذت ببرم و هم به روشی که برای من مفید است غذا بخورم.
3. شراب رایج:
برای من قطعه آخر پازل شراب بود. من همیشه شراب را دوست داشته ام ، اما از آنجایی که من برای
مدیریت دیابت، سبک زندگی ام را تغییر داده بودم و تا حد ممکن احساس سلامتی می کردم ، با خودم
فکر کردم آیا روش بهتری برای لذت بردن از شراب وجود دارد یا خیر؟
وقتی چند سال پیش شراب را کشف کردم ، تعجب کردم. شراب طبیعی ، ارگانیک و
بیودینامیکی آنها هیچ نوع قند یا مواد شیمیایی اضافی ندارد. ، بنابراین به اندازه کافی قند دارد و با رژیم
کتو سازگار است و الکل هم ندارد.
اکنون ترجیح می دهم آنها را بیشتر از هر چیز دیگری بنوشم. در حالی که شراب معمولی اغلب من را
دچار سردرد می کرد ولی این شراب اینجوری نبود. با این حال دوباره ، من برای یک ثانیه هم به چیزهای
قدیمی بر نمی گردم.