[ad_1]
این روزها تصویری از دو صفحه متفاوت از کتاب درسی فارسی پایه هفتم، دوره اول متوسطه در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که در متن اصلی داستانی از «نادر ابراهیمی»، نویسنده سرشناس معاصر ایرانی، دست برده شده است.
این اتفاق در حالی افتاده است که چند ماه پیش انتقاد به حذف تصویر دختران از جلد کتاب سوم ابتدایی با واکنش گسترده همراه بود.
در کتاب فارسی پایه هفتم داستانی با عنوان «قلب کوچکم را به چه کسی هدیه بدهم؟» از نادر ابراهیمی وجود دارد.آموزشوپرورش در متن داستان نادر ابراهیمی، دستبرده و در چاپ امسال این کتاب، «بهخاطر اسلام» را به متن ابراهیمی افزودهاند!
ابراهیمی نوشته: « قلبم را میبخشم به همه آنهایی که جنگیدند و دشمن را از خاک ما، از سرزمین ما و از خانه ما بیرون انداختند…»، اما در متن کنونی دست برده شده و میخوانیم: قبلم را میبخشم به همه آنهایی که بهخاطر اسلام جنگیدند و…» این در حالی است که در جلدهای پیشین این کتاب درسی چنین عبارتی وجود ندارد.
همسر نادر ابراهیمی با گلایه از اتفاق رخ داده گفت: «این «دخالت در اثر نویسنده» را علاقمندان به آثار نادر ابراهیمی خبر دادند. قضیه را پی گرفتم و متوجه شدم جملهیی به اثر اضافه شده که نه تنها آنرا موثر و زیباتر نکرده، بلکه مفهوم وسیع و گستردهی آنرا هم محدود کرده است.
این کتاب قریب به سی سال است که در خانوادهها میچرخد و به صورت پویانمایی هم ساخته شده است.پدر و مادرهای امروز، در کودکی آنرا خواندهاند و حال برای فرزندشان میخوانند و تغییرات آنرا میفهمند. در دنیای امروز، که هر اتفاق کوچکی در هر گوشهی دنیا، بیدرنگ، به چشم و گوش همه میرسد، چطور فکر کردهاند که «این نیز بگذرد و کسی نخواهد فهمید بدون اجازهی صاحب اثر دستی در آن بردهییم»؟!
بارها متوجه شدهام که بدون اطلاع و مجوز از ما، آثار نوشتاری و سرودهای ملی میهنی همسرم، نادر ابراهیمی را در کتابهای درسی گذاشتهاند، و با تصاویر نامربوط و نازیبایی تزیینش کردهاند که نسبتی با پیام و مفهوم اثر ندارد. تذکر دادهام، امید که نتیجه بخش باشد. قبل از آنکه اقامهی دعوی کنم.»
این اولین بار نیست که در نظام آموزشی چنین اتفاقی رخ داده است؛ کتابهای درسی ادبیات دبیرستان که تا همین دو سه سال پیش تدریس میشد، قدمتی حدوداً بیست ساله داشت. ذهن و زبان و اندیشه و مسألۀ دانشآموزان در طول این بیست سال آن قدر تغییر کرده بود که برخی از بخشهای کتاب درسی با نیاز دانشآموزان در چند سال اخیر سنخیتی نداشت. در ادامه به موارد مهم و متنهایی که بیشترین حذف را دارند، میپردازیم.
کتاب ادبیات دهم در درس «رستم و اشکبوس» بیت «به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ / سوار اندرآیند هر سه به جنگ» حذف شدهاست.بیت «بر او راست خم کرد و چپ کرد راست/خروش از خم چرخ چاچی بخواست» نیز حذف شدهاست.
کتاب ادبیات یازدهم در درس «ذوق لطیف» که بخشی از کتاب «روزها»ی دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن است و در کلاس ادبیات پیشدانشگاهی قدیم با نام «روزها» آمدهبود، دو مورد مهم دیده میشود.
در آغاز درس، در کتاب قدیم، چنین آمدهاست: «خالهام چند سالی از مادرم بزرگتر بود. از شوهرش بیآنکه طلاق گرفتهباشد، جدا شدهبود (زیرا طلاق به هر عنوان صورت خوشی نداشت).» در کتاب جدید این بخش کوچک شده و چنین آمدهاست: «خالهام چند سالی از مادرم بزرگتر بود. از شوهرش جدا شده بود.» مؤلّفان آشنایی دانشآموز با مفهوم «متارکه» را صلاح ندانستهاند.
عبارت «با خود میگفتند این بچّۀ ارباب از بس زیاد میخورد، مست شده؛ در حالی که از خوردن نبود، از شنیدن بود» از متن کتاب جدید حذف شدهاست. مؤلّفان اشاره به واژۀ «مستی» را که البته در اینجا در معنای مجازی و به معنای سرگشتگی و ازخودبیخودی است و از طرفی حاصل تخیّل رهگذران است، صلاح ندانستهاند.
در درس «قاضی بست» (تاریخ بیهقی)، عبارت «شراب بردند» حذف شدهاست. توضیح اینکه در این درس غزنویان و اعمال آنها از سوی شخصیت مثبت ماجرا یعنی قاضی بوبکر بولانی، از منظر شرعی به دیدۀ شکّ و تردید نگریسته میشود.
در درس «قصّۀ عینکم» (از کتاب شلوارهای وصلهدار، اثر رسول پرویزی) که در کتاب ادبیات پیشدانشگاهی قدیم آمدهبود، چند مورد تفاوت دیدهمیشود:
عبارت «گاهی تصنیف میخواند و همه در خانه کف میزدند» در توصیف پیرزنی که مهمان خانه بودهاست، از کتاب جدید حذف شدهاست.
عبارت «هرگز آن دقیقه و آن لذّت تکرار نشد. هیچ چیز جای آن دقایق را برای من نگرفت. آن قدر خوشحال شدم که بیخودی چندین بار خودم را چلاندم» در توصیف خوشحالی ناشی از زدن اتّفاقی عینک و توانایی دیدن اشیا با کیفیتی دیگر و بهتر، حذف شدهاست
کتاب فارسی دوازدهم در درس «بوی جوی مولیان» نیز که در کتاب ادبیات ۳ ریاضی و تجربی آمدهبود، دو مورد از حذف دیدهمیشود:
عبارت «من از کسانم پشم و کشک میگرفتم و دلی از عزا در میآوردم» حذف شدهاست. با حذف این جمله و رفع احتمال خندۀ شیطنتآمیز برخی دانشآموزان یا انحطاط اخلاقی آنان، جملۀ «پول نقد کم بود» بیمعنا در وسط متن رها شدهاست.
عبارت «از وظایف دادیار خبر داشتم: رسیدگی به خلاف و خیانت، پیگیری جنحه و جنایت، تعقیب بزهکار، مجازات آدمکش و جانی» از کتاب جدید حذف شدهاست و دانشآموز دلیل دلگرفتگی راوی را متوجّه نمیشود و ممکن است حمل بر بدی آب و هوای یکی از شهرهای پیشنهادشده کند.
همچنین نام برخی از نویسندگان مطرح ایرانی مانند «صادق هدایت» به طور کلی از کتابهای درسی حذف شدهاند.
در درس «کباب غاز» که در کتاب ادبیات ۲ قدیم آمدهبود، موارد متعدّدی از حذف دیدهمیشود. از عبارت «به تفریح تمام مشغول خواندن حکایت بینظیر صادق هدایت بودم»، «مشغول خواندن بودم» باقی ماندهاست.
همان طور که در مثالهای حذف متنها دیدهشد، عبارات و اصطلاحاتی که بیانگر سطحی از توهین هستند و یاد دستمایۀ شوخیهای کلامی عامیانه قرار میگیرند،حذف شدهاست
داستانهای «غلامحسین ساعدی»، «بزرگ علوی»، «سیاحتنامه» اثر «ابراهیم بیگ»، داستان «موسی و شبان» مولانا، «رباعیات خیام»، داستان حلاج «تذکره الاولیا»، از جمله دیگر حذفیات سالهای اخیر بوده است.
منابع: انصاف نیوز، ایبنا