دختر 14 ساله Heidi Klum، Leni, با پدر بیولوژیکی خود Flavio Briatore دیدار کرد
بزرگترین دختر Heidi Klum، با پدر بیولوژیکی اش دیدار کرد.
طبق گزارش TMZ، که روز 11 آگوست منتشر شد، این دختر 14 ساله اوخر ماه جولای با پدر 68 ساله
خود که یک تاجر ایتالیایی است، در ایتالیا ملاقات کرد. این وبسایت عکسی از این دو در هتل Cala di Volpe،
واقع در Porto Cervo منتشر کرد، که همدیگر را در آغوش گرفته بودند.
این سایت نوشت، Heidi, چهل و پنج ساله با فرزندانش ( از همسر سابقش Seal )، نیز آنجا بودند، که Leni را مثل
بچه خودش بزرگ میکند:
” همه شاد و سرگرم بودن”
Flavio، هم برای نهار به آنها ملحق شد، البته معلوم نیست فقط برای همین یکبار با دخترش ملاقات کرد، یا
در آینده به طور منظم او را خواهد دید.
Heidi و Flavio در اوایل سال 2003 همدیگر را ملاقات کردند و دسامبر همان سال او اعلام کرد، که باردار است.
البته او و دوست پسر قبلی اش Benetton Formula، قبل از اینکه دخترشان Helene Klum، متولد شود، از هم جدا
شدند، زیرا Heidi، فهمیده بود، دوست پسرش وفادار نیست.
زمانی که باردار بود، با Seal، ملاقات میکرد و این دو در سال 2005 با هم ازدواج کردند، 3 فرزند دارند و
سال 2012 از هم جدا شدند.
Flavio، سال 2016 به مجله ایتالیایی Il Corriere della Sera، گفت:
” Leni، دختر واقعیه منه، هر سه تای ما خوشحالیم و اگر Seal، او را به فرزندی قبول کنه، خیلی منطقی تر
هستش، Heidi, Seal و من رابطه خوبی با همدیگه داریم. Heidi، تو لس آنجلس زندگی میکرد و من تو لندن
مسافت بین ما غیر قابل عبوره.”
وقتی که Leni، کوچک بود روزی دو ساعت با پدر بیولوژیکی Flavio، خود صحبت میکرد __ Flavio بعد از ازدواج
با یک مدل به نام Elisabetta Gregoraci، در سال 2008، صاحب فرزند دیگری به نام Nathan شد __
Flavio، گفت:
” روزی دو ساعت با او تلفنی حرف میزدم ام این کافی نیست، او احتیاج داشت که پیش مادرش بماند.
سخته که دلتنگه بچه ای بشی که ندیدیش، اما میدونم که Leni، تنها نیست و میدونم جزئی از خانواده
Seal هستش و Nathan بخشی از منه.”
اوایل ماه جولای Heidi، در صحبت با HELLO، گفت این نوجوان عاشق رقصیدن هست:
” سه بار در هفته میرقصه، 15 ساعت!!!”
در پاسخ به اینکه بچه هایش میخواهند را او [ مدلینگ ] را ادامه دهند یا نه، گفت:
” او الان میخواد برقصه، من نمگیم چیکار باید کنن، من میخوام اونا کارای خودشون و انجام بدن.
ولی اگه یک روز ازم بپرسن و بخوان راه من و دنبال کنن، براشون دنبال یک آژانس مدلینگ میگردم،
اما خوب هیچکدمشون نخواستن.”
