تعقیب سرد یکی دیگر از آثار انتقامی و هیجانی مخصوص لیام نیسون است. این فیلم بازسازی هوشمندی از یک فیلم نروژی است که در سال ۲۰۱۴ تولید شده بود. با وجود عدم موفقیت فیلم در گیشه خیلی ها شاید سمت این اثر نیایند، اما دیدن این فیلم واقعا شما را سرگرم خواهد کرد. حس و حال این اثر شما را یاد فیلم های کالت و کلاسیک این ژانر خواهد انداخت و بدون شک ذهن شما را به سمت فارگو و یا حتی برکینگ بد نیز خواهد برد. اول از همه بگویم عاشقان اکشن های سر راست برای این اثر وقت نگذارند، چرا که این اثر یک فیلم شخصیت محور و هوشمند است که بیننده را برای چیز هایی فراتر از زد و خورد های معمولی جذب خود خواهد کرد.
لحن تاریک، مضحک و خنده دار فیلم
فیلم تعقیب سرد به شکلی عجیب و غریب، هوشمند و ناگهانی از لحنی به شدت تاریک به لحن کمدی تغییر پیدا می کند، تصور کنید در اوج یک صحنه پر از خشونت و وحشیانه، به ناگاه شروع به خندیدن کنید. کاملا روشن است این سبک و فرم نه به شکل تصادفی بلکه با میل و نظر فیلمساز به این شکل در آمده است و البته خدشه ای نیز به کلیت کار وارد نکرده است. این لحن متغیر اکثر لحظات تعقیب سرد را فراگرفته و اینجاست که بیننده مطمئن نیست لحظه بعد شاهد قتلی خشن خواهد بود یا کمدی سیاه و خشونت بار. کارگردانی و هدایت هانس پیتر مولند نروژی که فیلم اصلی را نیز خودش ساخته است، شگفت انگیز و جذاب است. تعادل بیش از حد بین کمدی سیاه و لحن تیره جنایی فیلم واقعا خوب از کار درآمده است. کارگردانی و فرم فیلم شباهت زیادی به آثار برادران کوئن و مارتین مک دونا دارد. این جنس فیلم همه سلیقه ها را جذب نخواهد کرد، اما من عاشق سینه چاک چنین آثاری بدون تردید از دین فیلم خوشحال شده ام.
عملکرد جذاب لیام نیسون
نیسون عادت زیادی در قبول شخصیت های شبیه و مانند به هم در آثار اکشن و هیجانی دارد، و انصافا او برای این نقش ها ساخته شده است. اما در فیلم تعقیب سرد عملکرد نیسون کاملا متفاوت تر از آثار قبلی اوست، و اجرایش ظریف، جذاب و مطابق با شخصیتش پیش می رود. نیسون در نمایش قهرمان آثار اکشن کم ندارد و همیشه باور پذیر است، اما در این فیلم رابطه پدرانه او نیز درآمده و شخصیت از هم گسیخته او در طول فیلم کاملا قابل لمس است. بازی لیام نیسون در خدمت کمدی و لحن خشن و تیره فیلم است و هر آنچه بیننده از چنین شخصیتی انتظار دارد به او می دهد.
تصاویر دیدنی و فوق العاده
استفاده از نابغه با تجربه و استاد فیلمبرداری یعنی فیلیپ اوگارد نروژی باعث خیره کنندگی بصری و قاب بندی های زیبا در فیلم شده است. اثر دارای هویت بصری ویژه و خاصی است که بیننده را نیز سر ذوق می آورد. دیدن برف و کولاک شهر کیهو در کوهستان های کولورادو با بهترین وضوح و قاب، واقعا کار کم تری از یک نقاشی طبیعی شاهکار نیست. کار فیلیپ اوگارد به قدری عالی است که محیط و طبیعت را فراتر از یک موقعیت به شخصیت تبدیل کرده است. البته در این میان نباید از کار عالی تدوین گر نیکولای مونبرگ نیز گذشت که با ویرایش های جذابش باعث بهتر دیده شدن بازی ها و نمایش خشونت در فیلم شده است.
نمایش قابل ستایش تام بیتمن
اشاره نکردن به بازی عالی تام بیتمن در شخصیت وایکینگ واقعا کار دشواری است. این بازیگر بریتانیایی در لحظه ای که حضور دارد، صحنه نمایش را مال خود می کند، البته شخصیت پردازی خوب او نیز کار را برایش آسان تر کرده است، برای مثال وسوسه ای که او نسبت به رژیم غذایی پسر کوچکش دارد واقعا عالی است. بیتمن آنتاگونیست را به نمایش می گذارد که تا مدت ها فراموشش نکنیم، شخصیت وایکینگ یک شرور جذاب است که وجه کمدی شخصیت او نیز بیننده را جذب خود می کند.
نتیجه:
فیلم تعقیب سرد به ما نشان می دهد بازسازی یک اثر به بهترین شکل چگونه باید صورت بگیرد. و همچنین استفاده درست از بازیگری مثل لیام نیسون را نیز به یادآوری می کند. این فیلم به راحتی در کنار خاکستری از بهترین آثار چند سال اخیر نیسون است. در مجموع این فیلم کار جسورانه و جاه طلبانه ای است که سزاوار توجه شماست.