*وحشت های سرخ!
- Alex Gibney
- بازیگران: Leonid Nevzlin, Mikhail Khodorkovsky, Vladimir Putin
- ژانر: مستند
- زمان: 126 دقیقه
- تاریخ انتشار: جمعه، 13 دسامبر سال 2019
همانطور که در کارهای Gibney، معمول است، او به نسبت پاسخ، سوالات بیشتری رو در کارهای خودش
کشف میکنه….
‘Citizen K’، سقوط اتحاد جماهیر شوروی، رشد ** الیگارشی در روسیه جدید و چگونگی و چرایی رسیدن پوتین به
قدرت را پیگیری میکند، مصاحبه ای مربوط به Mikhail Khodorkovsky، همچنین روزنامه نگاران و کسانی که همراه با
وی کار کردند.
در مورد اینکه Alex Gibney، در مورد ساخت مستند عصبی کننده است هیچ چیز مخفیانه ای وجود ندارد و غالبا اینگونه
است که وی در کار خود سوالات بیشتری را نسبت به جواب در کار خود کشف میکند.
با نگاهی به ‘Going Clear’, ‘We Steal Secrets’ و ‘Taxi To The Dark Side’، واضح است که Gibney در مطرح کردن نگرانی ها
و برجسته کردن برخی موارد مبهم کاملاً خوب است. همه این موارد مشابهِ ‘Citizen K’، محتوای آن و Mikhail Khodorkovsky
حاکم الیگارشی نیز است.
اگر بخواهیم در قبال Gibeny و Khodorkovsky منصف باشیم، هر دوی آنها از حقیقت روشی که در انباشته شدن ثروت
خود به کار بردن، _ روشی که هر چه که بوده پاک بوده است _ خجالت نمیکشند.
نه تنها این بلکه، طمعی آشکارا که Khodorkovsky، از آن حمایت کرد و قهرمانان در کنار چهره های جدی روزنامه نگاران
و فعالانی که خونریزی رایج در روسیه را در طول سالهای ” سرمایه داری گانگستری در روسیه ” و ” فساد شایع در روسیه ”
توصیف میکرد، احساس غریبگی میکردند.
هنگامی که صحبت از دادگاه Khodorkovsky، دخالت پوتین و فراتر از آن میرود، Gibney، حقایق را آنطور که یک نفر
میتواند مطرح میکند. به همین ترتیب Gibney، آرشیوی از فیلم های بایگانی پوتین را با ظرافت در کار قرار میدهد
زیرا تأثیری که وی روی اروپا و جهان در ابعاد بزرگ دارد، با جزئیات وحشتناکی توضیح داده می شود.
با این وجود، برای همه اینها، چند مورد از Khodorkovsky، سوال نشده است.
به عنوان مثال، چطور تونسته زنده بمونه؟ در حالیکه کسانی که با پوتین و رژیم او روبرو شده اند، با سرانجامی خشن و
عجیب روبرو شده اند!
چرا توی لندنه، در حالیکه میتونه هر جای دیگه دنیا باشه؟ چطور اینهمه پول داره؟
Gibney، احتمالا به دلایل امنیتی هیچ کدان از اینها رو کشف نکرده، ولی به طور حتم وقتی این برنامه رو میبینید، قطعا
یک چیزی با ذهنتون بازی میکنه!
در واقع چیزهای بسیاری از “Citizen K” و مباحثی که در ذهن شما ایجاد می شود وجود داره، که با ذهنتون بازی میکنه.
هنگامی که دنیا شروع میکنه به ترک دستورالعمل قدیمی خودش و قصد بیمار روسیه پوتین شروع میکنه به بازی نقشی
بزرگتر، شما حقیقتا با احساساتی واقعا نگران کننده در مستند ‘Citizen K’، روبرو میشید.
البته این نه پاسخی رو پیشنهاد میده، نه به کسانی که شیوه هدایت جهان رو دوست دارن آرامش میده، ولی حداقل
به شما یک جور زمینه ای در مورد اینکه چرا این اتفاق میوفته میده.
*وحشت های سرخ
وحشت سرخ یا ترور سرخ، کارزار کشتار جمعی، شکنجه و سرکوب سازمان یافته توسط بلشویک ها پس از
به دستگیری قدرت در سن پترزبورگ و مسکو بود.
بنا به تاریخ نگاری شوروی، وحشت سرخ رسماً در ۲ سپتامبر ۱۹۱۸ شروع و در اکتبر ۱۹۱۸ پایان یافت.
بسیاری از مورخین چون سرگی ملگونف این لفظ را به سرکوب سیاسی در سراسر دوره ۱۹۱۸–۱۹۲۲ نسبت میدهند.
سرکوب دست جمعی را چکا (پلیس مخفی بلشویک) به همراه عناصر اطلاعات نظامی بلشویک انجام میدادند.
این اصطلاح معمولاً در مقابل ترور سفید مطرح میشود که توسط ارتش سفید (گروههای روسی و غیر روسی مخالف
حکومت بلشویک) انجام گرفت. تخمین تعداد کل قربانیان سرکوب بلشویکی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ برآورد میشود.
ترور سرخ الگوبرداری از دوران ترور در انقلاب فرانسه بود.
اصطلاح ترور سرخ در موارد زیر بهکار رفتهاست:
- ترور سرخ مجارستان: اعدام ۵۹۰ نفر متهم به دست داشتن در کودتای ضدانقلاب علیه جمهوری شورایی مجارستان در ۲۴ ژوئن ۱۹۱۹.
- ترور سرخ اسپانیا: در خلال جنگ داخلی اسپانیا
- ترور سرخ یونان: در طول مقاومت و جنگ داخلی یونان
- ترور سرخ اتیوپی: در دوران حکومت منگیستو هایله ماریام
- ترور سرخ چین: انقلاب فرهنگی که با اوت سرخ توسط مائو تسه تونگ شروع شد.
- خشونت ناندیگرام: در بنگال غربی در نوامبر ۲۰۰۷.
** الیگارشی
گروههسالاری یا اُلیگارشی (به فرانسوی: oligarchie) (یا «حکومت گروه اندک») اصطلاحی است
که اشارههای تحقیرآمیزی دارد؛ معنی آن این است که نهتنها حکومت در دست یک گروه کوچک است، بلکه
این گروهِ حکمران و کوچک، فاسد است و در برابر تودهٔ مردم مسئول نیست؛ یا از جهات دیگر مورد بیزاری همگان است.
اُلیگارشی ممکن است به حاکمیت عدهای اندک نهتنها در زمینهٔ حکومت کشور، بلکه به حکومت عدهای هممسلک
یا گروه کوچک در هر مجمع، خواه دینی، اتحادیه صنفی یا هر مجمع دیگر اشاره داشته باشد.
در مفهوم سیاسی، این اصطلاح از زمان افلاطون با مونارشی (حکومت خودکامه) و دموکراسی (حکومت تودهٔ مردم) تفاوت
نمایان داشتهاست.
اما اُلیگارشی در نظر افلاطون شکل منحطّ حکومت، یعنی صورت فاسدشدهٔ آریستوکراسی (حکومت نخبگان)
است، همانگونه که جبّاریّت صورت فاسدشدهٔ پادشاهی و حکومت تودهٔ بَلواگر صورت فاسدشدهٔ دموکراسی است.