[ad_1]
در طول ۳۰ سال گذشته، صنعت فیلمسازی پیشرفتهای عظیمی در تکنولوژی داشته است. از اولین استفاده از تکنولوژی تصاویر تولید شده توسط کامپیوتر یا CGI در فیلم «نابودگر ۲: روز داوری» محصول ۱۹۹۱ به کارگردانی جیمز کامرون و «پارک ژوراسیک» محصول ۱۹۹۳ به کارگردانی استیون اسپیلبرگ گرفته تا محبوبشدن استریمینگ یا پخش آنلاین و بیوقفهی محتوا، صنعت فیلم به میزان چشمگیری تغییر کرده است و دیگر هیچ نشانی از کندبودن در آن مشاهده نمیشود. به رغم برخی مشکلات که هماکنون با آن مواجه است.
در حالی که تمامی شرکتهای تولیدکننده روی نوآوریهای تکنولوژیکی متمرکز نیستند، برخی از آنها این مقوله را به نقطهی کانونی فعالیت خود تبدیل کردهاند. با ارائهی روشهای جدید پخش محتوا یا تکنیکهای جدید در انیمیشنسازی در کنار سایر موارد، بسیاری از کمپانیها و استودیوها، اثر خود را بر روی این صنعت پردرآمد و محبوب گذاشتهاند.
۱۰. Vuele
این شرکت که توسط موسس کارنسیورکس، کامرون چل اداره میشود، در نظر دارد تا در روشی که فیلمها عرضه میشوند، تغییراتی ایجاد کند؛ آنهم با عرضهی انحصاری آنها به صورت NFT. در حالی که هنوز این کمپانی فیلمی را عرضه نکرده است، فیلم جدید آنتونی هاپکینز یعنی Zero Contact که به زودی عرضه خواهد شد، اولین فیلمی است که این کمپانی به شکلی کاملا متفاوت عرضه خواهد کرد.
برای سرمایهگذاری بیشتر روی فناوری روبهرشد و محبوب NFT، این شرکت همچنین کنترل خلاقانهی بیشتری با چگونگی عرضهی فیلمهایشان به هنرمندان میدهد. هنرمندان خواهند توانست تا برخی از نسخههای ویژهی کارهای خود در هر نوبت عرضه را جمعآوری کنند که به آنها اجازه میدهد تا تجربهی منحصربهفردی در هر بار عرضه محتوا داشته باشند.
۹. Netflix
این کمپانی مشهور که توسط رید هستینگز در سال ۱۹۹۷ تاسیس شده است، در ابتدا با عرضهی DVD توسط سرویس نامهرسانی کار خود را شروع کرده است که توانست در صنعت سرگرمی، نامی برای خودش دست و پا بکند. تاثیر و حضور فراگیر این شرکت به طرز چشمگیری با معرفی سرویس استریمینگ نتفلیکس در سال ۲۰۰۷ افزایش پیدا کرد.
از آن زمان، نتفلیکس به یکی از تهیهکنندههای قدرتمند در هالیوود تبدیل شده است و بنابر گزارش هالیوود ریپورتر تا ماه جولای ۲۰۲۱ (تا ابتدای ۱۰ تیر ۱۴۰۰) ۲۰۹ میلیون نفر مشترک دارد. تاثیر چشمگیری که نتفلیکس بر صنعت سرگرمی گذاشته است، باعث ایجاد سایر سرویسهای استریمینگ در شبکههای محبوب دیگر مثل HBO شده است.
۸. Bazelevs Company
این شرکت که توسط تیمور بکمامبتوف، کارگردان روسی تاسیس شده است، تمامی فیلمهای این کارگردان را تهیه کرده است که شامل فیلمهای «آبراهام لینکلن: شکارچی خونآشام» محصول ۲۰۱۲ و «تحت تعقیب» محصول ۲۰۰۸ میشود. در چند سال اخیر، این کمپانی بیشتر برای خلق ژانر اسکرینلایف شناخته میشود، ژانری که در آن کل فیلم در صفحهی لپتاپ به نمایش درمیآید.
این کمپانی که با ساخت فیلم موفق ترسناک «غیردوستانه» محصول ۲۰۱۴ سر زبانها افتاده است، همچنین سایر فیلمهای تحسینشدهای که کل ماجرایشان درون صفحهی لپتاپ میگذرد نیز تهیه کرده است مثل «جستوجو» و «پروفایل» که هر دو محصول سال ۲۰۱۸ هستند. با ساخت ژانر منحصربهفرد خود، این شرکت شیوهی جدیدی از فیلمسازی را آغاز کرده است که هم مورد تایید منتقدان و هم تماشاگران است.
۷. LucasFilm
این کمپانی که توسط جورج لوکاس، کارگردان مشهور آمریکایی در سال ۱۹۷۱ تاسیس شده است، پشت سر تهیهکنندگی و ساخت برخی از ماندگارترین سری فیلمها یا فرنچایزهای هالیوود مثل «جنگ ستارگان» و «ایندیانا جونز» بوده است. به علاوه، این کمپانی ساخت انیمیشن سریالی «جنگهای کلون» و چند بازی کامپیوتری در دههی ۱۹۹۰ را نیز درکارنامهی خود دارد.
این شرکت با تهیهکنندگی فیلمهایش و با دیگر زیرشاخههای خود مثل Industrial Light & Magic و Skywalker Sound انقلابی در عرصهی جلوههای ویژه و طراحی صدا به راه انداخته است. این کمپانی همچنین استودیوی موفق انیشمنسازی پیکسار را هم در سال ۱۹۸۳ راه اندازی کرده است، قبل از آنکه در سال ۱۹۸۶ تبدیل به استودیویی مستقل شود و البته در سال ۲۰۰۶ به تملک دیزنی دربیاید.
۶. Light Storm Entertainment
این شرکت که توسط کارگردان مبتکر سینما جیمز کامرون تاسیس شده است، از زمان فیلم «نابودگر ۲: روز داوری»، تمامی فیلمهای این کارگردان صاحبنام آمریکایی را تهیه کرده است. این استودیو که اخیرا فیلم «نابودگر: سرنوشت تاریک» را هم تهیه کرده است، هماکنون روی جدیدترین ساختهی جیمز کامرون یعنی دنبالهی فیلم موفق آواتار تمرکز دارد.
با عرضهی فیلم «آواتار» محصول ۲۰۰۹، بهرهگیری انقلابی این استودیو از تکنولوژی سهبعدی سبب شد تا محبوبیت فیلمهای سهبعدی از زمان اکران این فیلم سیری صعودی داشته باشد. گرچه محبوبیت این فناوری در سالهای اخیر به دلیل استفادهی نامناسب از آن قدری کمرنگ شده است، اما فیلمهایی مثل «آواتار» و «آلیتا: فرشتهی جنگ» محصول ۲۰۱۹ به کارگردانی رابرت رودریگز، فیلمهایی هستند که بازی صنعت فیلمسازی را به کلی عوض کردند و ورق را به سمتفیلمهای فناوریمحور برگرداندند.
۵. Cinetic Media
این استودیو که توسط تهیهکنندهی آمریکایی جان اسلاس تاسیس شده است، روی سرمایهگذاری و توضیع فیلمهای مستقل تمرکز دارد تا بتواند خدماتی را در عرصهی مدیریت استعدادها عرضه کند. از زمان شروع به کار در سال ۲۰۰۱، این شرکت بسیاری از فیلمهای برندهی جوایز مختلف مثل «پیش از نیمه شب» محصول ۲۰۱۳ به کارگردانی ریچارد لینکلیتر و «ناپلئون دینامیت» محصول ۲۰۰۴ به کارگردانی جرد هس را تهیه کرده است.
این کمپانی همچنین برای این شناختهشده است که کمک استراتژیک به فعالیتهای افراد در تمامی جنبههای صنعت سرگرمی ارائه میکند که شامل پنلهای آنلاین میزبانی که به فروش و توضیع فیلمها مرتبط است، میشود. مطابق گزارش نیوریوک تایمز، این کمپانی قراردادی را با این روزنامه به امضا رسانده است تا در آینده مستندهایی را بر اساس روایت روزنامهها بسازد.
۴. Laika
این شرکت که توسط مالک شرکت ورزشی نایکی، فیل نایت تاسیس شده است، این استودیوی انیمیشنسازی پشت ساخت برخی از مهمترین انیمیشنهای دههی ۲۰۰۰ میلادی بوده است. از «کورالاین» محصول ۲۰۰۹ به کارگردانی هنری سلیک تا «کوبو و دو تار» محصول ۲۰۱۶ به کارگردانی تراویس نایت، فیلمهای لایکا همواره مورد ستایش منتقدان و تماشاگران بوده است.
لایکا تبدیل به یکی از محبوترین استودیوهای انیمیشنسازی به سبک استاپموشن شده است؛ به دلیل ترکیب نوآورانهی انیمیشن سهبعدی با سبک استاپموشن. این آزادی عملی زیادی را در اختیار فیلمسازان قرار داده است که در آن میتوانند داستانشان را با تصاویری زیبا و بدیع تعریف کنند.
۳. Pixar
این شرکت باسابقهی انیمیشنسازی که توسط لوکاسفیلم تاسیس شده است قبل از آنکه در سال ۱۹۸۶ از آن جدا شود، در سال ۱۹۹۵ «داستان اسباببازیها» را عرضه کرد که تحسین منتقدان را برانگیخت و موفقیت خیرهکنندهای در باکسآفیس به دست آورد. از آن زمان، پیکسار موفقیت عظیمی را با انیمیشنهای کلاسیکش مثل «در جستوجوی نمو» محصول ۲۰۰۳ به کارگردانی اندرو استنتون و «شگفتانگیزها» محصول ۲۰۰۴ به کارگردانی برد بیرد به دست آورده است.
قسمت اول «داستان اسباببازیها» محصول ۱۹۹۵ به کارگردانی جان لستر که اولین انیمیشن تماما کامپیوتری است، بعد از عرضهاش، صنعت انیمیشن را به کلی متحول کرد. این صنعت خیلی سریع با عناوین تاثیرگذار و مهم، به سمت انیمیشنهای کامپیتری رفت که باعث شد تا محبوبیت انمیشنهای طراحیشده با دست خیلی سریع کاهش یابد.
۲. Blur Studio
این استودیو که با همکاری تیم میلر کارگردان ددپول تاسیس شده است، بنابر سایت اصلیاش، با تولید جلوههای ویژه (VFX)، به ساخت میانصحنههای بازیهایی مثل «Grand Theft Auto: San Andreas» کمک کرده است و نیز به تولید انیمیشن تحسینشده و سریالی «عشق، مرگ و روباتها» که اخیرا فصل دوم آن عرضه شد.
این کمپاتی که برخی از بهیادماندنیترین تیتراژهای ابتدایی فیلمها مثل تیتراژ «دختری با خالکوبی اژدها» محصول ۲۰۱۱ به کارگردانی دیوید فینچر را نیز ساخته است، همواره از زمان تاسیسش، یکی از پیشروان صتعت انیمیشن بوده است و دائما، انیمیشنهایی پیشگام و بدیع با کیفیت بصری بینظیر را تولید کرده است.
۱. Mike Zoss Productions
این استودیو که توسط برادران کوئن تاسیس شده است، همهی فیلمهای این دو برادر را از سال ۲۰۰۰ و از زمان عرضهی فیلم «ای برادر، کجایی؟» تهیه کرده است. در حالی که این استودیو، فیلمهای مهمی را از ان زمان تا کنون ساخته است، اما بیشک فیلم «ای برادر، کجایی؟» مهمترین فیلم این استودیو بوده است.
طبق گفتهی وبسایت Gizmodo، به این دلیل که برادران کوئن از تصاویر اولیهی فیلم خود ناراضی بودند، این فیلم تبدیل به اولین اثری شد که به شکل دیجیتالی، اصلاح رنگ شده است. بعد از عرضهی این فیلم، اصلاح رنگ دیجیتالی تبدیل به یکی از ابزارهای متدول در بخش پس از تولید فیلمها شده است.
منبع: Screen Rant