مقدمه
در اینجا قصد داریم توضیحاتی را در مورد معاهدات بینالمللی ارائه کنیم. معاهدههایی که به دلیل اینکه میان کشورها و یا سازمانهای بین المللی منعقد میشوند با نام معاهدات بین المللی شناخته شدهاند.
معاهدات بینالمللی
پروفسور مکنر فرانسوی معاهده بین المللی را اینگونه تعریف میکند: اینگونه معاهدات عبارتند از یک توافق کتبی که به وسیله آن دو یا چند دولت و سازمان بینالمللی رابطهای بین خود در قلمرو حقوق بینالملل ایجاد میکنند. تعریف دیگری که برای معاهده بین المللی آورده میشود، این است که معاهده بین المللی با هر عنوانی که باشد عبارت است از قراردادی که بین تابعین حقوق بین الملل به منظور تولید بعضی آثار حقوقی منعقد میشود. این دو تعریف ارائه شده مربوط به معنای عام و گسترده معاهدات بین المللی است. معاهده واژهای عام به حساب میآید و مواردی مانند کنوانسیون، موافقتنامه بینالمللی، توافقنامه، پروتکل و غیره را شامل میشود. از نظر حقوقی نامی که برای یک موافقتنامه انتخاب میشود فاقد اثر حقوقی است.
اما معنای خاصتری نیز برای معاهده بینالمللی میتوان ارائه داد. بر طبق کنوانسیون وین 1969 تعریفی برای معاهده بینالمللی بدین شرح آمده است : توافق بین دولتها که شمول حقوق بین دولتها است که به صورت کتبی منعقد گردیده است، بدون در نظر گرفتن این موضوع که در یک یا چند سند تنظیم شده باشد، در این تعریف هر معاهده خود یک توافقنامه نیز میباشد اما عکس این قضیه همیشه درست نیست.
بر طبق کنوانسیون وین 1969 خصوصیاتی را میتوان به معاهدات بینالمللی نسبت داد.
اولین خصوصیت در مورد لازم الاجرا بودن معاهدات است. معاهده سندی است که الزام آور میباشد، بنابراین توافقات بینالمللی غیر الزام آور را نمیتوان جزئی از معاهدات بین المملی دانست. خصوصیت دیگر این است که یک معاهده بینالمللی صرفاً ناشی از اراده تابعین اصلی حقوق بین المللی است. این ویژگی مربوط به وضعیت توافق طرفین است که بر اساس آن هر دو طرف دارای دولت حاکمیت باشند. بنابراین اگر توافق بین دو سازمان بینالمللی و یا یک سازمان و یک دولت ایجاد شود، نمیتوان آن را به عنوان معاهده در نظر گرفت.
یکی دیگر از نکات و خصوصیت واضح در مورد معاهده بینالمللی این است که این معاهدات باید به صورت کتبی باشند و اگر توافق به صورت غیر کتبی انجام گرفته شده باش،د مشمول مقررات کنوانسیون وین نخواهد بود.
مراحل انعقاد معاهدات
مذاکره: مذاکره مرحله نخستین در معاهدات است. در این مرحله خواستها و توقعات کشورها در حضور نمایندگان آنها مورد بررسی قرار میگیرد. در مراحل اولیه به دلیل تنوع و گستردگی مسائل، معمولاً روسای کشورها کمتر در مذاکرات حضور پیدا میکنند. حضور در این مذاکرات نیازمند دانش حقوقی و تخصصی است.
2- نگارش: مذاکرات معمولاً به تنظیم و نگارش متن سند منجر میشوند. نگارش متن سند به وسیله متخصصان صورت میگیرد. برای نگارش متون اینچنینی انتخاب زبان امری اولیه و مهم است، اگر زبان طرفین معاهده یکسان باشد برای این انتخاب مشکلی وجود ندارد اما اگر زبان بین آنها مشترک نباشد، باید بر سر انتخاب یک زبان با هم توافق کنند در مواردی نیز آنها دو زبان را برای نگارش سند انتخاب میکنند.
3- امضای معاهده: امضای معاهدات به وسیله نمایندگان تامالاختیار کشورها صورت میگیرد. اثر حقوقی این امضاها در موارد مختلف با هم تفاوت دارد. در معاهدات ساده و اجرایی امضای توافق به معنای تصویب نهایی آن است و به همین دلیل به معنای رضایت طرفین تلقی میشود واز نظر حقوقی الزامآور است . اما در معاهدات رسمی که نیازمند تشریفات تصویب میباشد، امضاء فاقد آثار حقوقی است و تعهدی را برای امضاء کننده تا زمان تصویب نهایی به همراه نخواهد داشت.
4- تصویب را میتوان مهمترین مرحله در یک معاهده بینالمللی رسمی دانست در معاهدات بینالمللی تنها زمانی الزامات حقوقی برای کشورها به وجود میآید که این معاهدات به مرحله تصویب رسیده باشند. تصویب عمل حقوقی موخر از امضا است که به وسیله عالیترین مقامات دولتی انجام میگیرد. تصویب به معنای رضایت و تعهد دولتها به مفاد یه معاهده است.
نتیجهگیری
در معاهدات رسمی دولتها تنها زمانی ملزم به اجرای معاهده هستند که این معاهده توسط بالاترین مقام این کشورها که از نظر قانون اساسی دارای صلاحیت است به تصویب رسیده باشد.
گزارش و مقاله فوق گردآوری شده می باشد لذا هیچ مسئولیتی در مورد محتوا بر عهده گرد آورنده نیست
منابع: پلیتیکال، مشرق نیوز، ویکیپدیا