سایت تابع قوانین جاری کشور می باشد و در صورت درخواست مطلبی حذف خواهد شد سایت تابع قوانین جاری کشور می باشد و در صورت درخواست مطلبی حذف خواهد شد
سینما و تلویزیونمجله سینمایی

احمقانه هایی از جنس هالیوود!

[ad_1]

بعضی از اتفاقات تکراری سینما و تلویزیون آنقدر احمقانه هستند که اگر آنها را به یک متخصص نشان دهیم، ممکن است از شدت عصبانیت به خود آسیب وارد کند!

در سینما و تلویزیون، شاهد اتفاقاتی هستیم که به هیچ عنوان مطابق بر واقعیت نیستند. البته در اکثر مواقع، این اتفاقات تنها برای این رخ می‌دهند که روند داستان جلو رود. با این حال بعضی از این اتفاقات آنقدر رخ داده‌اند که به عنوان واقعیت در میان عامه مردم پذیرفته شده‌اند.

تصمیم گرفتیم در این مطلب به بعضی از اتفاقات احمقانه‌ای که تنها در سینما و تلویزیون امکان رخ دادن آنها وجود دارد، نگاهی بیندازیم و ببینیم در واقعیت، شرایط چگونه خواهد بود.

لازم به ذکر است که وقتی می‌گوییم هالیوود، منظورمان تنها سینمای هالیوود و آمریکا نیست! به هالیوود به عنوان نماینده سینما و تلویزیون اشاره می‌کنیم و منظور ما، سینما و تلویزیون در تمام دنیا است.

قدرت نارنجک‌ها بسیار کمتر از آن چیزی است که هالیوود می‌گوید!

دنی گلاور در فیلم اسلحه مرگبار.

دنی گلاور در فیلم اسلحه مرگبار.

یکی از مواردی که در اکثر فیلم‌های اکشن و بازی‌های ویدئویی می‌بینیم، استفاده شخصیت قهرمان داستان از یک نارنجک برای نابودی دشمنان است. پس از آن که شخصیت اصلی، نارنجکی را به سمت دشمنان پرتاب می‌کند، ناگهان انفجار بزرگی رخ می‌دهد و شاهد پرتاب شدن شخصیت‌های منفی به هوا هستیم!

در بعضی مواقع، هالیوود پا را از این نیز فراتر گذاشته و شاهد آن هستیم که شخصیت قهرمان و گاها ضدقهرمان، تنها با استفاده از یک نارنجک، اقدام به منفجر کردن یک ماشین و یا از آن بدتر، یک ساختمان می‌کند!

ترجیح می‌دهیم به جای توضیح بیشتر، شما را به دیدن کلیپی کوتاه از قدرت و میزان انفجار نارنجک‌ها، دعوت کنیم تا متوجه شوید هالیوود سال‌های سال است که چه دروغ عجیبی به شما می‌گوید.

البته در این بین، بعضی آثار هستند که تلاش کرده‌اند با این موضوع، به صورت طنز برخورد کنند. پیشنهاد می‌کنیم کلیپ زیر را از سریال کمدی فیلادلفیا همیشه آفتابی است (It’s Always Sunny in Philadelphia) مشاهده کنید.

در این سکانس، دو شخصیت چارلی و مک تلاش می‌کنند یک خودرو را با استفاده از یک نارنجک، منفجر کنند اما … خودتان نتیجه کار را ببینید:


بطری نوشیدنی‌ها با برخورد به سر، شکسته نمی‌شوند!

یکی از بدترین دروغ‌های هالیوود، به سادگی شکسته شدن بطری‌های نوشابه، صندلی‌های چوبی و موارد این چنینی پس از برخورد با سر و بدن افراد است. دروغی که جان مردم را بارها به خطر انداخته است.

در فیلم‌ها و در هنگام دعواها در رستوران‌ها و مکان‌های مشابه، شخصیت‌ها به راحتی بطری و شیشه‌های نوشیدنی چون شیشه نوشابه و یا صندلی را به سر و صورت هم می‌زنند و این وسایل نیز به راحتی شکسته می‌شوند.

سپس شخصیتی که بطری شیشه‌ای به سرش خورده و یا با یک صندلی بزرگ به وی ضربه وارد شده است و روی زمین افتاده است، به راحتی از جای خود بلند می‌شود و به دعوا کردن ادامه می‌دهد!

لئوناردو دی‌کاپریو و ری وینستون در فیلم رفتگان.

لئوناردو دی‌کاپریو و ری وینستون در فیلم رفتگان.

اما در واقعیت، ضخامت وسایلی چون شیشه نوشابه، آنقدر زیاد است که قدرت بسیاری را به سر وارد می‌کند و در صورت استفاده از نیرویی بیشتر، حتی می‌تواند شکستگی سر و جمجمه را به همراه داشته باشد!

بدتر از آن، چوب بیسبال است که بارها استفاده از آن را در فیلم‌ها دیده‌ایم اما شاید برایتان جالب باشد بدانید که چوب‌های بیسبال، بخصوص نسخه‌های فلزی آنها، با چنان استقامتی ساخته می‌شوند که می‌توانند صدمات بسیار جدی‌ای را به شخص وارد کنند و حتی جان وی را بگیرند.

متاسفانه تاکنون چندین قتل غیر عمد توسط چوب‌های بیسبال گزارش شده است که یک نفر بدون این که خواسته باشد آسیب جدی به طرف مقابل وارد کند، با چوب بیسبال به سر نفر مقابل خود ضربه وارد کرده و به همین سادگی، جان وی را گرفته است!


بیهوشی پس از ضربه به سر، شدیدا خطرناک است!

این مورد در ادامه مورد قبلی است. در بسیاری از فیلم‌ها شاهد آن هستیم که ضربه‌ای به سر یکی از شخصیت‌ها برخورد می‌کند و وی سطح هوشیاری خود را برای دقایق و حتی ساعاتی از دست می‌دهد.

اما وی پس از مدتی استراحت، سطح هوشیاری خود را به دست آورده و بدون هیچ مشکلی و در شرایطی که گویا از خواب عصرانه بیدار شده است، به زندگی عادی خود ادامه می‌دهد!

مایکل جی. فاکس در فیلم بازگشت به آینده.

مایکل جی. فاکس در فیلم بازگشت به آینده.

اما حقیقت ماجرا این است که ضربه مغزی و از دست دادن سطح هوشیاری حتی برای چند لحظه، بسیار خطرناک است. آنقدر که ممکن است باعث زمین‌گیر شدن شخص تا آخر عمر شود!

افرادی که ضربه‌ای آنقدر محکم به سر آنها وارد می‌شود که سطح هوشیاری خود را برای تنها چند ثانیه از دست می‌دهند، حداقل به چندین ماه زمان نیاز دارند تا بتوانند به زندگی سابق خود بازگردند.

مشکلات این افراد هر چقدر ضربه به سر شدیدتر باشد و سطح هوشیاری برای مدت زمان بیشتری از دست رفته باشد، بیشتر می‌شود و عواقبی چون از دست دادن حافظه و یا حتی فلج شدن، در انتظار شخص است.


خودروها به سادگی منفجر نمی‌شوند!

اگر بخواهیم یک خودرو را طبق آنچه در فیلم‌های تلویزیونی دیده‌ایم وصف کنیم، می‌توانیم آنها را بمب‌های متحرک خطاب کنیم چرا که در فیلم‌ها، خودروها با کوچک‌ترین برخوردی منفجر می‌شوند!

این موضوع فاصله زیادی با حقیقت دارد و گرچه در واقعیت نیز امکان انفجار یک خودرو وجود دارد، اما به آن سادگی که در فیلم‌ها نمایش داده می‌شود نیست. در حالی که در فیلم‌ها شاهد انفجار یک خودرو پس از یک تصادف ساده هستیم، در واقعیت و در اکثر مواقع، حتی با شلیک گلوله به باک یک خودرو نیز نمی‌توان باعث انفجار آن شد.

جرج کلونی در فیلم سیریانا.

جرج کلونی در فیلم سیریانا.

یکی از جالب‌ترین موارد مرتبط با این اتفاق، در فیلم آخرین قهرمان اکشن (Last Action Hero) با بازی آرنولد شوارتزنگر (Arnold Schwarzenegger) رخ داد. در این فیلم آرنولد در نقش یک شخصیت سینمایی بازی می‌کند که با اتفاقاتی، وارد دنیای واقعی می‌شود.

شخصیت آرنولد در چند سکانس از این فیلم قصد دارد کارهایی که در فیلم‌هایش انجام می‌داده را انجام دهد اما آن اتفاقات در واقعیت به آن شکل که وی می‌خواهد، رخ نمی‌دهند.

یکی از این موارد، زمانی است که وی سعی می‌کند با شلیک چند گلوله به یک ماشین، آن را منفجر کند و وقتی این اتفاق رخ نمی‌دهد، وی شدیدا متعجب می‌شود! عوامل سازنده این فیلم، حداقل در این مورد موفق عمل کرده‌اند!

یک مورد مشابه دیگر، در فیلم خیابان جامپ شماره ۲۱ (۲۱Jump Street) رخ می‌دهد. جایی که دو شخصیت اصلی فیلم در هنگام تعقیب و گریز و بعد از برخورد گلوله به یک ماشین حمل مواد مشتعل‌زا، منتظر انفجار آن هستند اما این اتفاق رخ نمی‌دهد که باعث تعجب آنها می‌شود.

پیشنهاد می‌کنیم کلیپ زیر از این فیلم را ببینید:


برای نجات جان انسانی که ضربان قلب ندارد، از دستگاه شوک استفاده نمی‌شود!

یکی از مواردی که در بسیاری از فیلم‌های هالیوودی دیده‌ایم، استفاده از دستگاه شوک (دفیبریلاتور) برای زنده کردن فردی است که ضربان قلب وی ایستاده است (فلت‌لاین شده است).

بندیکت کامبربچ و ریچل مک‌آدامز در فیلم دکتر استرنج.

بندیکت کامبربچ و ریچل مک‌آدامز در فیلم دکتر استرنج.

در حالی این موضوع در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف (حتی پزشکی!) رخ می‌دهد که از دستگاه شوک برای مواردی که ضربان قلب نامنظم شده است، استفاده می‌شود و این دستگاه، ارتباطی با ایست قلبی ندارد.

در واقع در دنیای واقعی اگر فردی دچار ایست قبلی شود و ضربان قلب وی متوقف شود، تیم پزشکی سعی می‌کنند با استفاده از احیای قلبی ریوی (سی‌پی‌آر)، جان وی را نجات دهند و برخلاف اصرار هنر هفتم، دستگاه شوک نقشی در این ماجرا ندارد.


برای گزارش گم‌شدن یک فرد، نیازی نیست ۲۴ ساعت صبر کرد!

این مورد یکی دیگر از مواردی است که باعث ایجاد مشکل در جامعه شده است. در اکثر فیلم‌ها و سریال‌های جنایی، این جمله از زبان یک مامور پلیس گفته می‌شود که اداره پلیس باید ۲۴ ساعت (و حتی در بعضی مواقع ۴۸ ساعت) پس از گم‌شدن یک شخص صبر کند تا بتواند تشکیل پرونده دهد!

این موضوع به هیچ عنوان صحت ندارد و تنها خواسته اداره پلیس این است که قبل از گزارش، از گم‌شدن آن شخص اطمینان حاصل شود.

بن افلک در فیلم دختر گم‌شده.

بن افلک در فیلم دختر گم‌شده.

در واقع برعکس آن چه در فیلم‌ها نشان داده می‌شود، نه تنها نباید برای اعلام گم‌شدن یک فرد ۲۴ ساعت صبر کرد که باید در صورت اطمینان از گم‌شدن وی، در سریع‌ترین زمان ممکن این موضوع به پلیس گزارش داده شود، چرا که ۲۴ ساعت نخست پس از گم‌شدن یک شخص، مهم‌ترین ساعات برای پیدا کردن آن شخص می‌باشند.

صحبت از پلیس شد، به موضوعی مرتبط اشاره کنیم. تقریبا در تمام فیلم‌های جنایی این موضوع را مشاهده کرده‌ایم که فردی که توسط پلیس دستگیر می‌شود، از حق و حقوق خود برای “برقراری ۱ تماس تلفنی” صحبت می‌کند!

به یاد دارید که شخصیت جوکر (Joker) در فیلم شوالیه تاریکی (The Dark Knight)، با استفاده از همین تک تماس خود، ساختمان را منفجر و از دست ماموران قانون فرار کرد؟

واقعیت ماجرا این است که استفاده از تلفن و برقراری تماس، به هیچ عنوان “حق مسلم” متهم محسوب نمی‌شود و این موضوع، بستگی به ماموران قانون دارد که این اجازه را به فرد بدهند یا که خیر.

در ضمن چیزی به عنوان “تنها ۱ تماس” نیز در قانون وجود ندارد و در صورتی که مامور قانون اجازه برقراری تماس را به متهم بدهد، وی می‌تواند چندین تماس را برقرار کند.


صداخفه‌کن‌ها، تاثیر بسیار کمی بر روی صدا دارند!

دنیل کریگ در فیلم کازینو رویال.

دنیل کریگ در فیلم کازینو رویال.

این مورد از آن مواردی است که شاید در دنیای بازی‌های کامپیوتری بیش از سینما آن را دیده و تجربه کرده باشیم.

این که با اتصال یک صداخفه‌کن به اسلحه خود، می‌توانیم به راحتی دشمنان را از پا درآوریم بدون آن که فردی که در چند متری وی قرار دارد، متوجه این اتفاق شود!

قبل از توضیح بیشتر، در ابتدا پیشنهاد می‌کنیم این سکانس بسیار بامزه را از قسمت دوم فیلم جان ویک (John Wick 2) تماشا کنید:

اما حقیقت ماجرا به هیچ عنوان شبیه چیزی که در سکانس‌هایی چون سکانس بالا از فیلم جان ویک دیده‌ایم، نیست و قدرت صداخفه‌کن‌ها بسیار کمتر از آن چیزی است که صنعت سرگرمی به ما نشان می‌دهد. در واقع یک صداخفه‌کن در بهترین حالت، حدود ۲۰ درصد روی صدا تاثیر می‌گذارد! بگذارید با چند عدد، این موضوع را ساده‌تر کنیم.

در حالی که گوش انسان تحمل حدود ۷۰ دسی‌بل صدا را برای مدتی نسبتا طولانی دارد، در زمان مکالمه رو در رو با یک شخص، ۶۰ دسی‌بل صدا تولید می‌شود. این عدد برای مترو، به حدود ۱۰۰ دسی‌بل می‌رسد و وقتی در حال سوت زدن هستید، حدود ۳۰ دسی‌بل صدا تولید می‌کنید.

اکنون یک اسلحه کمری (کُلت) را در نظر بگیرید. اسلحه‌های کمری در هنگام شلیک و به صورت میانگین، حدود ۱۲۰ دسی‌بل صدا تولید می‌کنند که یک صداخفه‌کن، در بهترین حالت می‌تواند حدود ۲۰ تا ۳۰ دسی‌بل از صدای آن را کم کند.

به عبارت دیگر، پس از شلیک گلوله از یک سلاح کمری که صداخفه‌کن به آن وصل شده است، صدایی به بلندای صدای مترو تولید خواهد شد و افرادی که در چند ده متری آن هستند، همگی آن صدا را خواهند شنید!

در واقع صداخفه‌کن‌ها در بهترین حالت، صدایی اندازه صدایی که موقع سوت زدن تولید می‌شود را از صدای اسلحه‌ها کم می‌کنند!

پیشنهاد می‌کنیم کلیپ زیر را تماشا کنید تا متوجه تفاوت بسیار کم صدای شلیک اسلحه دارای صداخفه‌کن با اسلحه بدون صداخفه‌کن شوید:

حالا که بحث اسلحه و صدا شد، بد نیست به یک موضوع مرتبط نیز اشاره کنیم. بارها در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف دیده‌ایم که شخصیت‌ها در یک ساختمان و فضای بسته، شروع به شلیک گلوله می‌کنند بدون آن که مشکلی برای گوش و شنوایی آنها ایجاد شود.

اتفاقی که با توجه به حساسیت شدید گوش انسان به صداهای بلندی چون شلیک شدن گلوله از یک اسلحه، به هیچ عنوان منطبق بر واقعیت نیست و شلیک شدن تنها یک گلوله در کنار شما، باعث می‌شود تا برای چند ثانیه، دچار اختلال در حس شنوایی خود شوید.


تصاویر بی کیفیت را نمی‌توان با نرم افزار با کیفیت کرد!

یک لحظه سکانس زیر را تصور کنید:

ماموران اجرای قانون، تصویر دوربین مداربسته‌ای از شخصی که به وی مظنون شده‌اند را به دست آورده‌اند اما کیفیت تصویر آنقدر پایین است که نمی‌توان چهره شخص مظنون را شناسایی کرد.

در این زمان، کارآگاه دوست داشتنی داستان، تصویر را نزد یک هکر حرفه‌ای (که در زیرزمین خانه مادرِ پیر خود زندگی می‌کند!) برده و وی با کمک یک برنامه کامپیوتری، کیفیت تصویر را (از دنیای واقعی) بهتر می‌کند تا جناب کارآگاه بتواند چهره مظنون (یا هر چیزی که به دنبال آن بوده است) را با کیفیت ۸k تماشا کند!

مرحله چاپ شدن یک کپی از عکسی که با معجزات الهی با کیفیت شده نیز، در ادامه سکانس بالا رخ خواهد داد!

تاکنون در چند فیلم این سکانس و یا سکانس مشابه آن را تماشا کرده‌اید؟! باورش سخت است که هالیوود این چنین تلاش می‌کند تا یک اتفاق که کاملا جادویی و غیرممکن است را به عنوان اتفاقی عادی جلوه دهد!

حقیقت ماجرا این است که با وجود آن که برنامه‌هایی برای بهتر کردن کیفیت تصاویر وجود دارند، اما سطح توانایی این برنامه‌ها حتی نزدیک به آنچه در سینما آن را مشاهده می‌کنیم، نیست و این برنامه‌ها تنها می‌توانند به میزان بسیار کمی، سطح کیفیت تصویر را بهتر کنند.

و وقتی می‌گوییم بهتر کردن سطح کیفیت تصویر، به هیچ عنوان منظورمان شفاف کردن یک تصویر کاملا مات برای واضح دیده شدن پلاک خودرویی که در چند ده متری دوربین قرار گرفته، نیست!

اجازه دهید درباره هکرها که در تمام فیلم‌های سینمایی حضور دارند و توانایی هک کردن تمام سازمان‌ها و ادارات امنیتی را در کوتاه‌ترین زمان ممکن دارند نیز، صحبت نکنیم!!

.
نقل از سینما-فارس

[ad_2]

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا