سایت تابع قوانین جاری کشور می باشد و در صورت درخواست مطلبی حذف خواهد شد سایت تابع قوانین جاری کشور می باشد و در صورت درخواست مطلبی حذف خواهد شد
اخبار اجتماعیاخبار بین المللاخبار رسانه خارجیاخبار مشاهیراخبار مشاهیر خارجی

تازهای منتشر شده ازبزرگترین امر متعجبانه از زندگی‌نامه جدید آوا گرَندِر : ازدواج پر همهمه‌ی اون با فرانک سیناترا و جزئیات بیشتر….

آوا گرَندِر برای زیباییش ، فیلم های کلاسیک هالیوودیش و زندگی عشقی
پر همهمه‌اش ، مخصوصاً با فِرانک سیناترا افسانه‌ای بود .

آوا ، یه زندگی در فیلم ها ، یه زندگی‌نامه جدید از کِندرا بین و آنتونی یوزاروفسکی ، در آخرین پرده زندگی رنگی زن دلفریب کاوش کرد ، رو و خارج از پرده .
از طرف عشقبازی ریسکی و ازدواجش با سیناترا به بقیه‌ی عشق های سختش و پشیمانی اخیرش در زندگی ، اینجا جذاب ترین جزئیات درباره‌ی زنی که قلبهای مخاطبان فیلم و تعدادی از هنرپیشه های معروف اصلی مرد هالیوودی رو برده وجود دارن .

اون قبل از سن بیست و پنج سالگی دو بار طلاق گرفت

بعد از طلاق گرفتن بوسیله‌ی عکس هایی که توسط برادر شوهرش گرفته شده بود ، گاردنِر راهش رو به سمت هالیوود برد جایی که به سرعت توجه ستاره‌ی جوان میکی رونی را جلب کرد . از طریق مدیریت استودیوشون ، اِم-جی-اِم(یک شرکت فیلم در هالیوود) ، نمیخواستن با هم قرار بذارن تا از تصویر رونی حفاظت بشه ، اونها بعد از تولد نوزده سالگی گاردنر با هم ازدواج کردن ، یه اولین برای هردوشون .
متأسفانه رابطه‌اشون بهم خورد چون رونیِ بیست و یک ساله نتوانست از سبک زندگی مجردیش بگذره و گاردنر متوجه شد که واقعاً عاشق اون نبوده .بین و یوزاروفسکی نوشتن که اونها نُه ماه بعد از ازدواجشون طلاق گرفتن ، با احضار گاردنر که گفت «بیرحمی روانی» دلیلی برای جداییشون بود .

ازدواج دوم کوتاه مدت گاردنر با سرگروه گروه «آرتی شا»(Artie Shaw) در سال ۱۹۴۵ بود . اونها سال بعد از هم جدا شدن و موسیقی دان جاز گفت که ظلم به گاردنره ، کسی که اون(مرد) هُلش داد که بیشتر تحصیل کرده بشه .

اون رابطه‌اش رو با سیناترا شروع کرد درحالی که هنوز ازدواج کرده بود

بعد از کارهایی که با هنرپیشه های اصلی مختلف انجام داد ، گاردنر دوباره با فِرانک سیناترا رابطه برقرار کرد و شروع کرد که میخواد چی مشخص کننده ترین رابطه در حرفه‌اش باشه .
دو تاشون اول همدیگرو تو یه کلوپ با میکی رونی در سال ۱۹۴۳ ملاقات کردن و سیناترا فوراً شیفته‌اش شد با وجود اینکه ا‌ونها همدیگه رو گاه و بی‌گاه برای چند سال بعد میدیدن ، سیناترا خوشحال بود که با عزیزش نانسی ازدواج کرده و اون دوتا فاصله اشون حفظ میکردن تا ملاقاتی شوم در اِم-جی-اِم در سال ۱۹۴۹ .
هردوشون با هم وارد رابطه‌ی عاشقانه شدن و اغلب زمان فرارکردنشون تو دردسر میفتادن مثله زمانی که گزارشی از سیناترا آمد که باید اونها بعد از «یه رانندگی با مستی در ساعت سه صبح» از زندان بیرون آورد .
با وجود اینکه نانسی اوایل از تسلیم شدن امتناع میکرد ، در نهایت به سینترا اجازه داد که طلاق بگیره و اون در سال ۱۹۵۱ با گاردنر ازدواج کرد .

زمانی که با سیناترا ازدواج کرد دو بار سقط جنین داشت

زمانی که جفتشون به نائیروبی(پایتخت کِنیا) برای نقش گاردنر در فیلم مُگامبو(mogambo) سفر کردن ، گاردنر از سیناترا حامله شد و تصمیم گرفت بعد از رفتن سیناترا بدون اطلاعش بچه رو سقط کنه .
سیناترا طبق گفته ها وقتی راجع به سقط جنین فهمید، حمله کرد اما جفتشون به تلاش برای نگه داشتن رابطه ی سختشون ادامه دادن .
وقتی گاردنر دوباره حامله شد و تصمیم گرفت که بهش خاتمه بده و اون با اشک هایی که از صورتش میریخت بیدار شد سیناترا اونجا بود. اونها سال۱۹۹۵ از هم جدا شدند اما تا قبل از مرگش در سال ۱۹۹۰ دوست های نزدیکی باقی موندن .

اون با فرِد مک مورِی رابطه ی کوتاهی داشت ولی بعد از فهمیدن درباره‌ی همسر بیمارش بهمش زد

گاردنر راجع به روابط غیر مشروع روشنفکر بود و اغلب برای تبعیض جنسیتی که که به مردان اجازه‌ی رابطه داشتن با همه رو میده در حالی که برای خانوم ها ننگه گریه میگرد . زمان فیلمبرداری در سنگاپور ،خانوم بازیگر یه رابطه‌ی قوی رو با هنرپیشه اصلیش فرِد مک مورِی احساس کرد و اونها شروع به یه رابطه‌ی مخفیانه کردن که وقتی اون درباره‌ی همسر بیمارش ، لیلیان لامونت فهمید ، تمومش کرد .

بعداً در زندگی ، اون گفتش که ای کاش به جای حرفه‌اش ، بیشتر روی تحصیلات و خانواده‌اش تمرکز میکرد

گاردنر در اواخر زندگیش از کار بازنشسته شد ، ولی اون ضربه‌ای خورد که اندکی فلج شد زمانی که داشت بخاطر ذات‌الریه در سال ۱۹۸۶ بهبود پیدا میکرد. اون به علت ذات الریه برونکیال با توجه به گفته‌ی نگهدارنده‌ی خونه‌اش بعد از آخرین سیگار و یه لیوان شامپاین در بیست و پنجم ژانویه ۱۹۹۰ درگذشت .
بعد از تموم شدن کورس زندگیش ، خانوم بازیگر گاهی اوقات از کارهای مختلف و اشتباهی که داشت شگفت زده میشد .
« من متأسفم که بیست و پنج سال رو به بازی در فیلم گذروندم » در سال ۱۹۹۶ گفت :« آرزو داشتم الان چیزایی رو که برای یه زن مهم تر هستن رو داشته باشم ؛ یه ازدواج خوب ، بچه ها ، یه تحصیلات بهتر .»

BBEmVj2BBEmL5F

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا