تریلر جدید بی بی سی : The Nest طرف تاریک رحم اجاره ای را نشان می دهد.

درامهایی که معمولا در سر شب پخش می شوند فقط  مورد علاقه والدین  هستند و آنها از آن لذت

می برند (و در وسط خواب می خوابند) اما این هفته سریال جدیدی به تلویزیون می آید که داستان

تکان دهنده ای دارد.. The Nest با پشت سر گذاشتن پنج قسمت ، ر مورد وضعیت فعلی رحم اجاره ای

 در انگلستان است و به احتمال زیاد گزینه مناسبی برای تماشا در دوران قرنطینه خواهد بود.

 این سریال جدید بی بی سی درباره یک زوج ثروتمند است که در تلاشند تا یک رحم اجاره ای مناسب

برای به دنیا آوردن بچه شان  پیدا کنند. این درام با بازی مارتین کامپستون (Line Of Duty) و سوفی

راندل (پیکی پرده های پیک) ، به بررسی مسائل آزاردهنده رحم اجاره ای و عواقب عاطفی که ناباروری

می تواند در روابط ایجاد کند ، می پردازد.

مانند همه درام های خوب ، موضوع سریال کاملاً منعکس کننده دنیای واقعی است.  داده ها نشان

می دهد که در سال 2018، 368 والدین از طریق رحم اجاره ای بچه دار شدند. . این تعداد ، که از سال

2011  سه برابر شده است ، نشانگر محبوبیت روزافزون رحم اجاره ای و لقاح مصنوعی در انگلستان

است که بسیاری از زوج ها از این روش برای داشتن خانواده  پس از سقط جنین های مکرر یا عدم

موفقیت IVF استفاده می کنند.

رحم اجاره ای در انگلستان در سال 1985 قانونی شد و قانون فعلی تصریح می کند که زوجین نمی توانند

بیشتر از هزینه معقول برای رحم اجاره ای خود پرداخت کنند .  این محدودیت باعث شده تا پیدا کردن

یک رحم اجاره ای برای زوجین بسیار دشوار باشد و تعداد زیادی از آنها برای یافتن رحم اجاره ای مناسب

در خارج از کشور تصمیم بگیرند ، جایی که قیمت خدمات رحم اجاره ای از 34000 تا 85،000 پوند است.

برای دن و امیلی (کامپستون و راندل) ، سفر پیدا کردن رحم اجاره ای  آنها سرانجام باعث می شود

تا  آنها با یک زن جوان 18 ساله از گلاسکو روبرو شوند. کایا ( میرن مک )  که به تازگی  از مرکز خدمات

درمانی خارج شده است، تصمیم به ایجاد زندگی جدیدی دارد که به طور  اتفاقی با امیلی ثروتمند در

پارکینگ ،آشنا می شود. قرار می شود او فرزند آنها را به ازای آنچه که نیاز دارد حمل کند. 

واضح است که فیلمنامه از دیدگاه زنان استفاده شده  و  احساسات  ناباروری و فشارهایی را که

مادران رحم اجاره ای آن را احساس می کنند ،را به بیننده منتقل می کند. با این حال ، جالب ترین

بخش های این درام در سوالات بی پاسخ آن هست. آیا واقعاً کایا به طور اتفاقی  دن و امیلی را دید؟

چگونه این زوج  ثروتمند شدند؟ آیا کایا همه چیز را درباره گذشته آشفته خود برملا می کند؟ 

با این وجود ، مانند همه  سریال های تلویزیونی خوب ،  این درام نیز دارای نقاط ضعف است. در حالی

که سریال امیدوار کننده ای است  ، اما در مسیرهای غیرقابل پیش بینی “ثروتمند در مقابل فقیر” قرار

می گیرد. به نظر می رسد که فاصله طبقاتی موجود  در این سریال این ایده را زنده می کند که افراد

فقیر نشین شهر همیشه به دنبال راهی برای ” خلاص شدن ” هستند. این حالت زمانی  خودش را

نشان می دهد که کایا آپارتمان سازمانی خود را در شهر رها کند تا برود در ویلای بزرگ آن زوج با چشم

انداز دریاچه در حومه شهر بماند. 

به طور کلی ، این سریال درباره  خانواده ، ثروت ، اعتماد و قدرت است.احساسات  والدین اصلی و

 مادران رحم اجاره ای و همه طرفین درگیر را نشان می دهد.