چرا آخرین سریال ترکی شما تا مرگ (Olene Kadar)، طول نکشید؟
Engin Akyurek: اون 13 تا قسمت داشت، تو همیشه با اعتقاد کامل میری سر یک کار ولی بعضی وقتا ممکنه
بیننده ها قصه رو دوست نداشته باشن، شاید هم ما نتونستیم داستان و درست بگیم، این اتفاق تو کار ما میوفته.
چرا سریال پول عشق سیاه (Kara Para Aşk)، شما خیلی معروف شد؟
Engin Akyurek: فکر میکنم داستان های جنایی خیلی موفق اند و داستان های عاشقانه خیلی قوی هستند
ولی همیش قصه های خطری هم وجود دارند، اما به نظرم ما قصه رو خیلی درست تعریف کردیم، قصه
همیون طوری بود که حدس زده بودیم، آرزو دارم که بتونیم الان یک همچین قصه هایی و بگیم.
چرا اینقدر در امریکای لاتین معروفی؟
Engin Akyurek:این سوال و باید از اونا بپرسید. خیلی سخته که بخوام در مورد خودم نظر بدم.
درگذشته، مردم اون مناطق عادت داشتن من و ببینن و ما اینو فهمیدیم. اما این چیز اجتماعی هست که
مردم جاهای مختلف میخوان سریال های ترکی و ببینن. دوست دارم کسانی و ببینم که در این مورد مینویسن
و درموردش تحقیق کنن. فکر میکنم این یه چیز معمولیه، شاید بخاطر بیارید بازیگرای مدیترانه ای
یه روزی تو امریکای لاتین خیلی معروف بودن، من فکر میکنم این به احساسات و صمیمیت مربوط میشه.
به نظرم اونا روشی که ما احساساتمون و نشون میدیم دوست دارن.
تو وقت آزادت چیکار میکنی؟
Engin Akyurek:من تو حاشیه آناتولی زندگی میکنم، برا همین بیشتر وقتم و اونجا میگذرونم، به
قسمت اروپایی هم نمیرم مگر برای کار. وقتی کار نمیکنم، کارایی و انجام میدم که وقتی سر کارم فرصت نمیکنم.
دوست دارم برم یه جا و کتاب بخونم.
وقتی یک رمان خوب میخونی، از خودت میپرسی، مردم چی نوشتن و ما چی بازی میکنیم؟
Engin Akyurek: فکر میکنم ما مشکلی در مورد قصه نداریم، مشکل ما چگونه منعکس کردن قصه هست.
شما فکر میکنید مشکل این کشور در مورد قصه هاست، قصه همه جا هست. ما قصه هامون و به صورت
متعادل تعریف میکنیم. ولی به فیلم های امریکایی فکر کنید، اونها یک قصه متعادل و از یک طریق درست
تعریف میکنند. خلاصه سینمای ترکیه اینکه قصه های خیلی زیبا رو خیلی ملایم تعریف میکنه.
تا حالا از کشورهای عربی دیدن کردی؟ خیلی از بازیگرای ترکیه در ازای گرفتن پول در رویدادهای آنها حضور دارند.
Engin Akyurek: نه تا حالا نبودم. من سفر بدون برنامه ریزی و تصمیم گیری و دوست دارم. تو این یک سال و نیم
گذشته در حال مطالعه و نوشتن هستم، فعلا میخوام بمونم و بنویسم.
چی مینویسی؟
Engin Akyurek: داستان کوتاه. ما یه مجله ای داریم به اسم “Kafasına Gore” ، که هر دو ماه یکبار منتشر میشه
من هم به محتوای این مجله علاقه دارم، هم براش مینویسم، این مجله رو حتی به خارج هم میفرستیم و این منو
خوشحال میکنه.
سناریو هم مینویسی؟
Engin Akyurek: بله، انشاءالله در آینده هم کاری در موردش انجام میدم.
به کارگردان شدن هم فکر میکنی؟
Engin Akyurek: بله، وقتی نوشتن و شروع میکنی، میفهمی باید چیزی که تو ذهنت هست و کارگردانی هم بکنی.
کدوم پروژه رو بیشتر از همه دوست داشتی؟
Engin Akyurek:فراتر از ابرها (Bir Bulut Olsam)، اولین پروژه منه که نقش اصلی هم بودم. Meral Okay قصه رو نوشته
بود. او برای من خیلی با ارزشه، این کار هم برای من خیلی خاصه. سریال فاطما گل (Fatmagulun Sucu Ne) ، منو خیلی
معروف کرد و فرآیند خارج از کشور هم شروع شد. سریال (Kara Para Ask)، هم این روند و ادامه داد.
من بخاطر ان کار نامزد جایزه امی شدم و یک جایزه در سئول برنده شدم.
عشق پول سیاه یا فاطما گل؟ کدوم یکی؟
Engin Akyurek: مثله اینه که بپرسی دخترت و انتخاب میکنی یا پسرت. این دو تا کار دوقلو هستن، من عاشق
هر دوشونم.
